فاطمه حسن زاه
چکیده
مثبت اندیشی در علم روانشناسی، به این معنا است که با تغییر نگرش، رویدادهای زندگی، با تبیین های مثبت تفسیر شود. در این اثر، مثبت اندیشی در فضای اخلاق عرفانی بررسی شده و تأثیر آن درتعاملات خانوادگی مورد پژوهش قرار گرفته است. مؤلفه های مثبت اندیشی در اخلاق عرفانی، با تأسی از جهان بینی الهی و توحیدی، در سه محور توجیه الهی رویدادها، توجه مثبت وخوش بینانه به نعمت های الهی و انتظار مثبت به امداد الهی تشکیل یافته است و سپس رابطۀ مؤلفه های مذکور با تعامل زوجین بررسی گردیده و ارتباط مستقیم تفکر مثبت حاصل از رویکرد اخلاق عرفانی، درضمن چهار عنوان توجه به ویژگی های مثبت همسر، پذیرش کامل همسر، مدارا با همسر و رضایت مندی از زندگی، مورد تأمل قرار گرفته است.
واژگان کلیدی: مثبت اندیشی، انتظار مثبت، اخلاق عرفانی، توجه انتخابی، رضایت مندی به زندگی
طرح مسأله
بر اساس رویکردهای جدید روانشناسی، مواجهۀ هر انسانی در بزنگاه های زندگی مطابق با سبک اسنادی آنها، به دو بخش خوش بینی و بدبینی تقسیم می شود و افراد با سبک اسنادی بدبینانه تمایل به انتساب شکست و افسردگی و ناامیدی به خود دارند و افراد با سبک اسنادی خوش بینانه تمایل به موفقیت و امیدواری دارند.
بخش عمده ای از انتخاب سبک اسنادی افراد ریشه در باورهای دینی آن ها دارد که حامل امید و معنابخشی به زندگی است. بر این اساس مثبت اندیشی با رویکردهای گوناگونی قابل بررسی است. بی تردید افراد با سبک اسنادی خوش بینانه با توجه به ظرفیت های اعتقادی و باورهای متفاوت دینی، مدل های متفاوتی از مثبت اندیشی را تجربه می کنند. برخی باورهای مثبت اندیشانه را بدون ارتباط با مبدأ هستی و تنها برخودباوری منوط کرده و برخی دیگر خوش بینی و مثبت اندیشی را تنها در سایۀ دین مداری تجربه نموده اند. در این میان؛ گرایش های یک مؤمن حقیقی و با نگاه اخلاقی اصیل، گونۀ متفاوتی از مثبت اندیشی است و با نگاه مثبت ولی سطحی دینی به زندگی متفاوت است. در این اثر سعی شده تا با رویکردی تطبیقی به بررسی مثبت اندیشی در فضای اخلاق عرفانی بپردازد و رابطۀ باورهای مثبت مبتنی بر مبانی عرفانی و توحیدی را در حیطۀ روابط زوجین بررسی نماید.
« اخلاق عرفانی»[1] اصطلاحاً، به گرایشی از علم اخلاق اطلاق میشود که هدف آن تربیت انسان کامل و دستیابی به حقیقت وحدت وجود است و سعی دارد متون نقلی را با استمداد از نگاه توحیدی به گسترۀ هستی است، تشریح کند. ویژگی این گرایش اخلاقی، تخلق به اخلاق الله و اتصاف به صفات حضرت دوست است. (مهدی احمد پور، و جمعی از نویسندگان، ص 43،42، 1389)
در وجه تمایز اخلاق عرفانی با اخلاق دینی باید به مراتب اخلاق دینی اشاره نمود که شامل مرتبۀ عوام و مرتبۀ علّیون میشود. بی تردید پژوهش های اخلاقی را نمی توان در سطح و مرتبه عوام، خلاصه نمود و باید سطوح مختلف فضیلت های اخلاقی را مورد مداقّه و تفحص قرار دارد. در اخلاق عرفانی به دنبال ناب ترین فضیلت های اخلاقی هستیم که البته، مبانی عرفانی هم در خامۀ آن گنجانده شده باشد. در حقیقت تنها دغدغۀ اخلاق عرفانی، دغدغۀ توحیدی است.
اخلاق عرفانی به لحاظ مبانی معرفت شاختی و انسان شناختی با دیگر گرایش های اخلاقی متمایز است. یکی از امتیازاتِ مبانی انسان شناختی اخلاق عرفانی این است که این مکتب اخلاقی بر خلاف دیگر مکاتب نفس را تک ساحتی نمی داند، بلکه نفس را دارای ساحت های متعدد طولی و ظرفیت های وجودی می داند که با رشد معنوی او امکان فعلیّت می یابند.
پیشینۀ تحقیق
در مقالۀ نوری، نجیب الله، نقش مثبت اندیشی در استحکام خانواده، برخی محورهای تأثیر مثبت اندیشی در ایجاد فضای روانی مناسب و مثبت بر اساس دستوارت روایی بررسی نموده است.
در مقالۀ «مثبت اندیشی و خوش بینی در نهج البلاغه، صادقی نیری، رقیه و الهیاری نژاد، مریم» مؤلفه های مثبت اندیشی در نهج البلاغه مورد بررسی قرار گرفته و مؤلفه های چون توجه به زیبایی خلقت و جهان و توجه مثبت به ویژگی های رفتاری افراد و پیشگیری از ترس و اضطراب مورد تأمل قرار گرفته است.
در مقالۀ «راهکارهای رفتاری ایجاد روحیۀ مثبت اندیشی در زندگی، صفورایی پاریزی، محمد مهدی، کلیا، روح الله » راهکارهای لازم مانند شکر، اذکار الهی و از بین بردن افکار منفی را برای مثبت اندیشی و خوش بینی نسبت به مسائل برشمرده اند.
اگرچه وجوه مشترکی میان این اثر و تألیفات پیشین در برخی محورهای مقاله هست اما جهت گیری اصلی مقاله این است که با نگاهی برگرفته از مبانی اخلاقی عرفانی به طرح موضوع بپردازد. در بررسی های به عمل آمده، هیچ اثری به صوت مستوفی، مسألۀ مثبت اندیشی را در رویکرد اخلاق عرفانی بررسی ننموده است.
مفهوم مثبت اندیشی
مثبت اندیشی یکی از اصطلاحات پرکاربرد امروزین و به معنای توجه داشتن به امور مثبت زندگی و نپرداختن به جنبه های منفی است به تعبیر دیگر، مثبت اندیشی به معنای نیک اندیشی در مورد دیگران و حسن ظن داشتن به آنان است. (کویلیام، 1390: 16)
یکی از یافته های روانشناسان معاصر این است که افراد می توانند طرز فکر خود را انتخاب کنند (سلیگمن،2006، به نقل از قنواتی، 1394، ص44) بر این اساس مهارت مثبت اندیشی[2]عبارت از یادگیری خوب اندیشیدن، تغییر در نگرش های منفی و چگونگی تحلیل رویدادهاست که فرد با در نظر گرفتن تمام جنبه های یک مسأله، دیدگاهی مثبت را در خود به وجود می آورد و حفظ می نماید(همان) در تعریفی دیگر، مثبتاندیشی شکلی از فکرکردن معرفی شده است که برحسب عادت در پی به دست آوردن بهترین نتیجه از بدترین شرایط میباشد.(توانایی، محمد حسین، سلیم زاده، الهه، 1392،ص 41 به نقل از پیل و دیگران) به عبارت دیگر مثبتاندیشی فرایندی تعمدی و انتخابی است که این حقیقت را روشن می سازد که زمانی که به دنبال خوب میگردیم، احتمال یافتن آن بسیار زیاد است.(همان)
روانشناس معاصر،مارتین سلیگمن، برای اولین بار، با اثبات فرضیات روان درمان گرانه، رویکردی مثبت گرا در درمانگری خویش برگزید. او بر این عقیده است که به جای درمان افسردگی، باید به جنبه های مثبت عاطفی افراد توجه نمود و آن را تقویت کرد. تلاش وی ارائۀ مهارت هایی برای یک «زندگی پر معنا » است.(سلیگمن،الف، 1389: 4)
در رویکرد روانشناسانه مثبت؛ گرایش های خوش بینانه افراد در زندگی، ناشی از سبک تبیین های آن ها از اتفاقات زندگی است. سه محور اساسی در سبک اسنادی، بعد تداوم، شخصی سازی و فراگیری است.(سلیگمن، 1391: 75) کسانی که به آسانی مأیوس می شوند، معتقدند علل رویدادهای ناگوار پایدار است. اما افراد با رویکردهای خوش بینانه در برابر درماندگی مقاومت می کنند و معتقدند که علل رویدادهای ناگوار حضوری گذرا دارند(سلیگمن،همان، ص 76) اما علت رویدادهای خوشایند، نزد انسان های انسان های خوشبین دائمی و در نزد افراد بدبین موقتی است. همچنین افراد خوشبین بر این عقیده اند که رویدادهای زندگی، علت هایی کاملا خاص دارند و از تعمیم دادن آن به همۀ رویدادها اجتناب می کنند.(همان، ص79)
بر این اساس؛ سه مؤلفۀ اساسی در روانشناسی مثبت، به شرح ذیل است:
1. مؤلفه های مثبت اندیشی
1-1. توجه انتخابی
در روانشناسی مثبت، توجه انتخابی به معنای دیدن چیزهای مثبت و چشم پوشی از امور منفی و گذراندن اطلاعات از طریق سوگیری را شامل می شود. به گونه ای که فقط اخبار مثبت، ثبت و رمزگردانی شوند. در این شرایط، فراموشی مطلوب، فرایندی است که در آن اطلاعات منفی به آسانی یادآوری نمی شوند. در مقابل اطلاعات مثبت که دید مثبت از خود را حمایت می کند با جزئیات قابل ملاحظه ای، بازیابی می شوند.( آلان کار، 1385، 164)
بنابراین توجه انتخابی به معنای نادیده گرفتن اطلاعات منفی است. پس می توان با نادیده گرفتن ناتوانایی های شخصی و پذیرش برخی از مهارت ها به ادارۀ امور دست زد.(همان)
2- 1. تبیین خوش بینانه
توجه مثبت، منوط به بازنگری در سبک تبیین افراد است. افرادی که برای شکست های خود، تبیینی عام دارند، با ناکامی در یک زمینه از همه چیز دست می کشند و کسانی که تبیین خاص برای پپشامدهای زندگی دارند، شاید در بخشی از زندگی خود درمانده شوند، ولی در بخش های دیگر آن مصممانه به پیش می روند.(سلیگمن، 1391، ص 79)
همچنین تبیین های دائمی برای رویدادهای بد، درماندگی بلند مدت ایجاد می کند، اما تبیین های موقتی موجب بهبودی سریع می شود. کسانی که به آسانی تسلیم می شوند، علت رویدادهای بدی که برایشان اتفاق می افتد، دائمی می دانند و اینکه رویدادهای بد استمرار خواهند یافت و همیشه بر زندگی آنها تأثیر می گذراند. و کسانی که در مقابل درماندگی مقاومت می کنند، اعتقاد دارند که علل رویدادهای بد موقتی هستند.(سلیگمن، 1389، ص 122)
بعد فراگیری نیز، تعیین می کند که آیا درماندگی ایجاد شده به موقعیت های متعددی گسترش می یابد یا اینکه فقط به حوزۀ اصلی محدود می گردد.(سلیگمن، 1389، ص 122)
بنا براین شیوۀ خوش بینانه در تبیین رویدادهای خوشایند، دقیقا عکس شیوۀ خوش بینانه در رویدادهای ناگوار است. کسانی که معتقدند علل رویدادهای خوشایند، پایدار است، خوشبین تر از کسانی هستند که علل آنها را موقتی می دانند.(سلیگمن، خوش بینی آموخته شده، 1391، ص77)
3- 1. انتظار مثبت
برایند نگرش مثبت به زندگی، انتظار نتایج خوشایند بر اساس توجیه و تفسیرهای مثبت است. این مسأله با عنوان «جوهر امید» در روانشناسی مثبت طرح شده است. سلیگمن معتقد است تقلیل رویدادهای ناگوار به علت خاص و زودگذر درماندگی را به همان موقعیت اولیه منحصر می سازند و تنها به همین علت است که امید در انسان پدید می آید. این در مقابل عملکرد ناامیدی است که در پی یافتن علل پایدار و عام برای رویدادهای ناگوار است.(سلیگمن، 1391، ص 82)
2- مؤلفه های مثبت اندیشی در رویکرد اخلاق عرفانی
دررویکرد اخلاق عرفانی مثبت اندیشی تنها به پیامدهای ناگوار شخصی از رویدادها منحصر نمی شود. بلکه محدوده ای وسیعی از ازل تا ابد را در برگرفته و به همۀ کائنات تسری پیدا می کند. در این رویکرد، باور وامید به مبدأ هستی در سطوح مختلف روابط فردی و اجتماعی جریان دارد و مسألۀ خودباوری در بطن خداباوری معنا پیدا می کند. بنابراین مؤلفه های مثبت اندیشی در رویکرد اخلاق عرفانی تنها در موارد بروز و ظهور افسردگی و یا پیشگیری از افسردگی در افراد مطرح نمی شود و تنها بر شناخت توانمندی های شخصی برای مهار این معضل جهان معاصر تکیه نمی کند؛ بلکه محدوده ای بسیار وسیع از ارتباطات را شامل می شود. مؤلفه های مثبت اندیشی در اخلاق عرفانی در سه محور، مطرح می شود که برگرفته از درک مسألۀ حسن ظن به بارتعالی و تجلی مقام شکر و رجا، در اخلاق عرفانی است.
1-2: توجیه الهی رویدادها
در دیدگاه اخلاق عرفانی، تنها یک حقیقت عینی و خارجی و اصیل شناخته شده است. وجود حق تعالی، همان وجود مطلق واحدی است که تمام کثرات مشهود، چیزی جز شئون مظاهر و تجلیات آن نیستند.(یزدان پناه، 1391، ص 169) عارفان بر این عقیده اند که وصف لایتناهی بودن وجود باری تعالی، ویژگی خاصی است که تنها بر ذات حق اطلاق می شود و دیگر هیچ حقیقتی نمی تواند به این وصف متصف شود. پس تنها مصداق بالذات وجود، ذات باری تعالی است و همۀ موجودات دیگر، مظاهر و شئون و تجلیات حضرت حق هستند.(همان،168)
بر این اساس در رویکرد اخلاق عرفانی، نگاه به زندگی و سازماندهی روابط در سرتاسر زندگی توحیدی و بر اساس احساس حضور در برابر ذات حق ترسیم می شود. در این رویکرد، مسألۀ امید به زندگی، حضوری پررنگ در پی خواهد داشت وسر تا سر هستی و موجودات و پیشامدها و حوادث در دایرۀ هستی، بر اساس تدبیر الهی و متناسب با ابعاد وجودی هر شخصی خواهد بود. با ادراک چنین حقیقتی و اعتراف به خیر و مصلحت بودن امور، نگاه انسان نسبت به شکست ها و ناتوانمندی ها، غایتی الهی می یابد. در این نگاه، اتفاقات و پیامدهای زندگی یا برآیند طبیعی و اثر وضعی رفتار ومنش انسانی در زندگی است و یا آزمایشی از طرف ذات پروردگار است.
این مسأله به معنای تسلیم شدن در برابر سختیها و پیامدهای منفی امور نیست. بلکه اتکا به سایر توانمندیها و آزمایشی دانستن مشکلات است. دردیدگاه اخلاق عرفانی، پیامدها و پیشامدهای زندگی، منقطع از قضا و قدر الهی در نظر گرفته نمیشود. اگر چه بحث اختیار و توانمندیهای نفس انسان در زمینۀ اصلاح امور نیز مورد توجه فراوان است. بنابراین، اعتقاد به اتفاقی نبودن حوادث و سوگیری افراد به هنگام پیامدها نیز به باورهای ذهنی افراد گره خورده است.
برخی عارفان، امتحان الهی مانند زلزله را چندان دشوار ندانسته اند، بلکه امتحان حقیقی الهی را امتحان با همسری می دانند که شبانه روز با او سروکار داشته و ممکن است با یک گفتار و یا رفتار نامناسب در مقابل او تمام اندوخته های معنوی انسان از بین برود(ص.ج. 1393، ص 19) ابن سینا در مقامات العارفین چنین آورده است که: عارف باید حواسش جمع باشد که صرف اظهار عشق و علاقه و محبت نیست، بلکه او در معرض امتحان است و غفلت و خلاف و دروغش او را به سقوط می کشاند. (ابن سینا، ص 292) نکته اساسی تبیینی است که افراد در مواجهه با یک پیشامد، دارند. در نگاه توحیدی، آزمایش به مثابه یک فرصت تلقی شده و در مدار حسن ظن به خدا و تقدیر اوست.
2-2:توجه مثبت به نعمت های الهی
خوش بینی بدون در نظر گرفتن داشته ها امکانپذیر نیست. بسیار از افراد به سبب بزرگنمایی رویدادهای منفی و خلأ اموری که به دست نیامده و یا از دست رفته، دلسرد و ناامید می شوند که سبب می شود نسبت به سایر امور احساسی بدبینانه داشته باشند.
در دیدگاه اخلاق عرفانی، با تحقق مقام شکر، می توان از چنین آسیبی در امان ماند. با تصور مثبت نسبت به نعمت های الهی و بیان نمودن آن، می توان خلأ نیستی ها و نداشته ها را جبران کرد. تصور نعمت ها بدون تصور منعم امکانپذیر نیست و تصور حقیقی از او نیز منوط به شناخت ذات الهی و صفات اوست. (امام خمینی، 1371،ص 344)
نکتۀ اساسی، احساس خوش بینی و شعفی است که با وصول به مقام شکر در انسان پدید می آید. مقام شکر گزاری، در قول و فعل و نیت، مستلزم سه رکن معرفتی است. اول شناخت و معرفت منعم و دوم حالت خضوع و تواضع و شادی ازجهت اینکه خدای متعال به او چنین هدیه ای داده است. و سوم حالت نشاط قلبی است که به سبب انجام عملی که موجب رضای ذات الهی است، در انسان پدید می آید.(امام خمینی، 1371،ص 344)
نفس ادراک نعمت که از یادآوری نعمت ها حاصل می شود، توانمندی انسان را صدچندان می کند و حالت درونی که از بازبینی هدایا و نعمت های الهی برای انسان پدید می آید، همان احساس مثبتی است که با تغییر نگرش، در رویدادهای منفی جستجو می شود. احساس مثبتی که هر شخصی از طریق بازبینی نعمت ها می تواند در خود به وجود آورد، اولین مرتبه از مقام شکر است.
نتایج حاصل از منش شاکرانه و خوش بینی به ذات باری تعالی، زیادت نعمتی است که خدای متعال، خود متعهد بر حاصل نمودن آن برای فرد شاکر، شده است[3]. این مسأله حاصل مثبت اندیشی نسبت به ذات باری تعالی و تقدیر اوست که در روایات نیز به ان اشاره شده است. [4]
3-2. انتظار مثبت به امداد الهی
انتظار رویداد مثبت وامید به زندگی دستاوردی است که بر اساس تفکر مثبت پدید می آید. یکی از مسائل مهم و اساسی در رویکرد اخلاق عرفانی مقولۀ «رجا» است. رجا در نظام عرفانی به معنای آن است که انسان آنچه را که به دنبال آن است و توقع اتفاق افتادن آن را دارد؛ در زمان آینده فراخواهد رسید و طالب خوش گمان است که آنچه که متوقع است حاصل می شود. نشاط و شادی حاصل از تصور چنین گمانی را رجا می خوانند. (خواجه نصیر الدین طوسی، 1373:55) اصل و اساس این بینش و اعتقاد، برمحور حسن ظن به باری تعالی است.(همان: 56) براین اساس ترسیم فضایی که شرایط در آن به نحو بهتری ایجاد گردد و از فشار و شدت مشکلات کم شود، به بهبود احوالات روحی انسان کمک فراوان می کند.
3- رابطۀ مثبت اندیشی و تعامل زوجین
1-3. پذیرش کامل صفات همسر
دریافت معنای مثبت اندیشانه در زندگی مبتنی بر برقراری اصول اخلاقی و شناختی است و بدون دستیازی به مبانی اخلاقی مثبت و اجرای آن در مسیر زندگی زناشویی، انحراف در مسیر زندگی حتمی خواهد بود. کیفیت زندگی یکی از بنیادیترین مفاهیم مطرح شده در روانشناسی مثبت نگر است که مفهومی چند بعدی و پیچیده دارد و دربرگیرنده عوامل عینی و ذهنی است و اغلب به عنوان درکِ مشخص از رضایت در زندگی، سلامت جسمی، سلامت اجتماعی، و خانوادگی و امیدواری و آداب معاشرت و سلامت روانی فرد است. (اسکولاک، برون به نقل از نیک منش،زهرا، زند وکیل، مریم، 1394،ص54) نخستین گام برای دست یافتن به کیفیت برتر در زندگی مشترک، پذیرش همسر است. کسانی که همسرشان را آن گونه که هست، می پذیرند، نه آنچنان که می خواهند باشد؛ به این مرحلۀ ارزشمند می رسند و دوستی در روابط متقابل آنان موج می زند. (حسین زاده، 1391، ص 138)
پذیرش همسر در نگرشی تحلیلی، شامل پذیرش شخصیت، افکار و علایق همسر در مدیریت زندگی است(همان، ص 139) واحاطه بر ویژگی ها، محاسن و معایب اخلاقی وی می باشد. دستیابی به این امر مستلزم توفّق روحی بر همسراست. دو موجود همسان به لحاظ روحی و سعۀ وجودی، در پذیرش یکدیگر ناکارامدند و از دوطیف یکسان و بر یک وزان روحی نمیتوان انتظارِ تعاملاتی مسالمت آمیز و سازش کارانه داشت. این دیدگاه، درمدل های آماری بررسی شده نیز تأیید گردیده است. در میان مدل های مطرح شده در مورد زوجین، تنها(مدل هردو زوج بدبین) نمی توانند به ادامۀ زندگی زناشویی فکر کنند.(سلیگمن،1389،ص259)
روانشناسان مثبت اندیش بر این عقیده اند که در میان سه مدل عشقی، نوع سوم آن، به معنای ایده آل سازی یک شخص دیگر و ایده آل سازی قابلیت ها و فضیلت ها و نادیده گرفتن معایب و نقص های دیگری است که به طور بی نظیری در ازدواج توافقی وجود دارد.(سلیگمن، 1389،ص242) این مسأله به صورت کامل در زندگیِ مبتنی بر اصول اخلاقی، منطبق است. پیش آگاهی ذهنی نسبت به خصیصه های رفتاری همسر، فضایی مثبت را در تعاملات زوجین ترسیم می نماید.
در دیدگاه اخلاق عرفانی، همۀ کثرات، شأنی از شؤون و تجلی از تجلیات ذات الهی شمرده می شود. (یزدان پناه، 1391، ص 169) بنابراین هر شخصی که در مسیر زندگی انسان قرار می گیرد؛ به عنوان یکی از تجلیات الهی بروز و ظهور پیدا نموده است. بر اساس این دیدگاه توحیدی، عالم منقطع از ذات باری در نظر گرفته نمی شود. و همسر با تمام ویژگی هایش، جلوه ای از او است. به همین دلیل در مراحل سلوکی، همسر، به مثابۀ نعمتی الهی درنظر گرفته می شود، این مسأله نمود عینی مقام شکر است.
این نگاه، متکی بر جنبۀ شناختی همسر و پذیرش ویژگی های آن و مبتنی بر شناختی جامع نسبت به دو جنس زن و مرد است و نه تنها عزوبت را تحسین نمی نماید؛ بلکه آن را تقیبح نموده و گام نهادن در مسیر سازش را نوعی سلوک می داند.[5].(ابوطالب مکی، 1417، ج2،ص 402) چنین مجاهدتی مستلزم ثبات و جزم در اراده است. خواجه نصیر الدین طوسی در کتاب اوصاف الاشراف، ثبات را حالتی می داند که تا با ایمان مقارن نشود، طمأنینه نفس امکانپذیر نیست. تحقق ثبات ایمان، به حصول جزمِ به آنکه کاملی و کمالی هست؛ وابسته است و تا این جزم نباشد، طلب کمال امکان پذیر نخواهد بود و تا زمانی که عزم و اراده طلب کمال و ثبات در اراده ایجاد نشود، سلوک ممکن نخواهد بود. (خواجه نصیرالدین طوسی، ص13، 1373ه.ش)
انتساب صفات زنان به صفات نفسانی، یکی از نمونه هایی است که آغاز زندگی را با شناخت روحی در زندگی زناشویی گره زده است.[6](ابوطالب مکی، 1417، ج2،ص 409) دراین نگاه، صفات زنان مطابق با قوای نفسانی به چهار دسته مسوّله و امّاره و لوّامه و مطمئنه تقسیم شده است. بر اساس این تقسیم چهار حالت روحی از زنان، متوقع است. این آگاهی در عین تحذیر از عذوبت حاکی از مجاهده ای عظیم و هم پایۀ مجاهده با قوای نفسانی، در زندگی زناشویی است. سلوکی که بر پایۀ حسن ظن به تقدیرات الهی و توجیه الهی رویدادها شکل گرفته و در مقام شکر تبلور یافته است.
2-3: توجه به ویژگی های مثبت همسر
توجه به ویژگی های مثبت همسر، ملازم با چشم پوشی از خطاهای او است. عدم استهواء و چشم پوشی از خطای همسر یکی از خطاهای راهبردی در زندگی است که در سلوک عرفانی به آن توجه شده است. فیض کاشانی، اغماض و چشم پوشی را با توجه به مراتب و حالات فرد خاطی، اساسیترین خصلت سالکین و یکی از دقایق دینی می داند که سالکان طریق حق باید به آن ملزم شوند.(فیض کاشانی، 1417ه.ق، ج3، ص305) بوعلی معتقد است عارف، شجاع، بخشنده و صفاح و فراموش کننده کینه هاست. زیرا دلش مشغول به حق است. (ابن سینا، 1388، ص 10) وی سالکان را بر این امر متذکر می سازد که در زیست اجتماعی، عارف هیچ گاه نباید به هنگام مشاهدۀ منکر، سرگردان و حیران شود و غضب، هیچگاه عارف را دچار سرگشتگی و بن بست نمی کند. علامه حسن زاده در شرح این نکته عارف را به هنگام مواجهه با خشم مظهر اسم ستار می داند که به پوشاندن عیوب دیگران می پردازد. (ابنسینا، 1388، ص 298)
آفت بزرگنمایی عیوب همسر، در سلوک اخلاقی عرفانی مورد توجه قرار گرفته است. براین اساس، نگاه تربیتی به افراد باید بر اساس تفاوت خصلت ها، متفاوت باشد و فرد مورد عتاب، به مقتضای صفت اخلاقیش از حبّ و بغض بهره مند شود و هر صفتی از اوصاف همسر و فرزند به صورت جداگانه مورد حب و بغض فرد سالک قرار بگیرد.(غزالی، احیاءالعلوم،ج5،ص 158) در اکرام و توهین نیز هیچگاه نباید مبالغه نمود. به گونه ای که گمان شود آنکه مورد اکرام قرار می گیرد در همۀ امور موافق انسان است و به هنگام توهین و اهانت دیگران نیز نباید به گونه ای رفتار کرد که گمان شود توهین کننده در همۀ امور مخالف انسان است. بلکه انسان سالک در تمامی لحظات زندگی باید به گونه ای رفتار نماید که در حالت انقباض و استرسال و اقبال و اعراض باقی بماند.(همان)
از نگاه ابن سینا، تحسس در احوال دیگری و توجه به مشکلات اخلاقی آنان، نه تنها نمی تواند به حل و فصل و رهایی از مشکلات فردی، بینجامد بلکه بر حجم مشکلات می افزاید.[7] اهتمام عارف در زندگی، برطرف نمودن مشکلات و موانع اخلاقی خویش است. به این معنا که در زندگی درمان معضلات اخلاقی فردی بر اشکالات اخلاقی همسر ارجحیت دارد.(ابن سینا، همان، ص 300)
علامه حسنزاده در شرح این مقام از عارفین، متذکر شده که عارف به دنبال بیچارگی خویش است و دنبال وضعیت دیگران نیست. برخی افراد خاشاک را در چشم دیگران می بینند ولی شاخۀ درخت را در چشم خود نمی بینند و در پیدا کردن عیوب مردم تیزبین هستند ولی از عیوب خود غافل و بی خبرند. (ابن سینا، همان شرح حسن زاده آملی،، ص 300) در حقیقت نگاه مثبت اندیشانه عارف در پرتو نوعی نگاه توحیدی به همۀ عناصر طبیعت است و به خصوص درتعامل با شریک زندگیش معنا پیدا می کند. نگاه انتخابی به مجموعۀ رخدادها، و سرپوش نهادن بر رذایل اخلاقی و توجه به فضایل اخلاقی دیگری به معنای اباحه گری و ولنگاری در محیط مقدس خانواده نیست.
3-3- مدارا با همسر
یکی از دلایلی که افراد خوش بین، روابط رضایت بخشی را با شریک زندگی خود احساس می کنند، این است که به طور کارآمد می توانند با شرایط تنش زای زندگی مقابله کنند. افراد خوش بین نه تنها از مقابله متمرکز بر حل مشکلات و عدم اجتناب بهره می برند بلکه از سبک های مقابله حمایت اجتماعی و پایداری در برابر مشکلات نیز بهره می گیرند. همچنین از سبک هایی چون برخورد فعال با مشکل، برنامه ریزی، خویشتن داری، کسب حمایت اجتماعی و عاطفی، مراجعه به دین، پذیرش و تخلیۀ هیجانی و عدم وابستگی روانی و رفتاری استفاده کنند.(سلیمگن و همکاران، 1383،به نقل ازصادقی نیری، رقیه والهیاری نژاد، 1392)
انتخاب موضع فعال در تنش ها و ناملایمات زندگی زناشویی یکی از مهمترین ارکان نگرش مثبت اندیشانه است. زیدنر و اندلر معتقدند که در ادبیات مربوط به فشار روانی و کنار آمدن، اتفاق آراء فزاینده وجود دارد که می توان بین راهبردهای کنار آمدن مسأله مدار و هیجان مدار و اجتنابی تمییز قائل شد. در برخی شرایط لازم است که شخص از کنار آمدن دست بردارد و پیش از پرداختن به راهبرد کنار آمدن فعال، از روش کنار دن اجتنابی استفاده نماید. (آلن، 1385،ص 396.)
ابن سینا، تعامل اجتماعی عارف را مبتنی بر مهار خشم و غضب دانسته است. وی حال دلسوزی ورأفت عارف را مسبوق به غضب او می داند و عارف را به جهت داشتن مقام سرِّالهی واجد بینشی کامل برمی شمرد که قدَر را می بیند. تعامل عارف در مقام امر به معروف و نهی از منکر نیز تنها با الزامات اخلاقی رفق و مدارا توأم است و باید مانند خیرخواهی و نصایح مهربانانۀ یک پدر مهربان نسبت به فرزندش باشد و هرگز با درشتی و خشونت و همراه با مذمت نباشد. (ابن سینا، 138،ص298)
در اخلاق عرفانی، رویکردهای کنار آمدن با همسر مبتنی بر اصول و قواعد اخلاقی است. سالک نه تنها از هرگونه مهارت های اجتنابی و کنار آمدن برای مهار بحران استفاده می کند بلکه در تلاش است تا شرایط را به بهترین مبدل نماید. به همین جهت، در نظام تربیت خانوادگی، باید به میزان خطای همسر و فرزندان، آنها را مورد عتاب و توبیخ قرار داد و توبیخ های تربیتی هیچ منافاتی با مثبت اندیشی و حسن ظن در فضای خانوادگی ندارد.(غزالی، احیاءالعلوم، ج5،ص 157)
همچنین در مورد افعال بد و ناشایستی که از طرف مقابل سرمی زند معتقد است که باید اندیشید که میزان شنائت و معصیت و پلیدی فعل او به چه میزان است. اگر فرد نادم و پشیمان شد و اصرار بر عمل شنیع خود نداشت، بهترین کار ستر و اغماض و چشم پوشی از معصیت و گناه وی است. اما اگر اصرار بر عمل داشت، چه آن گناه کوچک و یا بزرگ باشد، ناچاراً و بالاجبار باید اثر بغض که به صورت دوری و اعراض از وی و کم توجهی به اورا لحاظ نمود.(همان)
چنان چه یکی از علامات مراقبه و اهل یقضه این است که به هنگام خشم و غضب بر زن و فرزند، همه چیز را از آن خدا بدانند و خود را در حضور خداوند متعال بدانند که تنها در این حالت است که از منازعه دوری می کنند.(ابوطالب مکی، ج2، ص 425، 1417)این نکته با تأسی به سیره نبی مکرم اسلام است که در پاسخ به سخن مردی که از اذیت و آزار همسرش نزد رسول خدا شکایت نمود و حضرت به وی فرمودند که عفو و بخشش را پیشه کند و برای بار دوم نیز به عفو گذشت امر فرمودند و برای بار سوم فرمودند: اگر هم [به ناچار] مجازات كردى، به اندازه گناه و جرم مجازات كن، و از زدن به صورت پرهيز كن.) دلشاد تهرانی، 1383،ج4،ص 417)
4-3-رضایت مندی از زندگی
زدواجی که در آن افراد با احترام و صریح محبت می کنند و خطاهای یکدیگر را می بخشند؛ معمولا با سطوح بالاتری از رضامندی همراه است. لذا این نوع ارتباط برقرار کردن به احتمال به شادمانی بیشتری می انجامد.(هاروی[8] و همکاران، 2002 به نقل از آلن، 1385، ص65) پیش بینی احتمال این شادی و افزونی آن با در نظر داشتن برخی شرایط حاصل میشود.
در این مسیر انتخابی، تنها زمانی به نتایج مثبت و خوب خواهیم رسید که جادۀ دوطرفه ای را در نظر بگیریم و هردو شخصی که پایه های یک زندگی را بنا نموده اند، سعی در استحکام بنای خانواده داشته باشند. به این جهت که برای داشتن رابطۀ موفق، هر دو طرف باید برای رسیدن به تفاهم تلاش کنند و رابطه ای زیبا و دلپذیر است که در آن خواستۀ دو طرف به طور متقابل برآورده شود و اگر مدت زیادی فقط خواستۀ یکی از دو طرف برآورده شود در این صورت آن رابطه دچار مشکل خواهد شد(رالف، مرکل، ص 108، 1387) اگر عادات بد اخلاقی و امراض روحی در هر دو زوج و یا یکی از آنان رخنه کرده باشد و شخص هدف هیچ تلاشی برای درمان آن انجام ندهد، دو گزینه در معرض انتخاب واقع می شود؛ یا راه مراقبه و سلوک وریاضت و یا مسیر انهدام کانون مقدس خانواده. بدون تردید، انتخاب مسیری پر چالش مقدور همگان نیست. از سویی دیگر ولنگاری و راحت طلبی و پاک کردن صورت مسأله نمی تواند گزینۀ مناسبی برای جوامع در معرض انحطاط اخلاقی کنونی باشد.
در نگاه سالک وعارف رضایت از زندگی ملازم با همراهی و عدم ممانعت همسر در طرق الی الله و یکی از نعمت های بزرگ الهی است(ص.ج، ص 31، 1395) و اگر شرایط برای یک زندگی ایده آل برای وی مهیا نبود؛ تدبیر سالک، مجاهدت برای وصول به هدف اصلی وی است. انگیزۀ مهم واساسی سالک در مسیر مجاهدت، رضایت از زندگی زناشویی نیست، اگرچه وصول به مقام شکر، و دریافت زنجیرۀ اتصال به ازل و ابد در گسترۀ هستی، وصول به مقام رضا که بالاترین مقام است، رضایتمندی حقیقی عارف را در پی دارد.
نتیجهگیری
مثبت اندیشی بر آن است تا با ارائۀ مهارت ها و تبیین های خوش بینانه، رخدادهای زندگی به نحوی عقلانی توجیه و راه ورود موضع گیری های غیرعقلانی گرفته شده و با انتخاب رویکردهای مثبت اندیشانه، گزینۀ مناسب رفتاری انتخاب شود. مهمترین عنصر درایجاد بینش مثبت اندیشانه، باور به خود و توانمندی های شخصی و اعتماد به نفس است.
اما در مکتب اخلاق عرفانی مواضع مثبت اندیشانه با اهداف تربیتی و نگاه توحیدی به افراد، همراه است. در دیدگاه اخلاق عرفانی مثبت اندیشی در سه محور مطرح است. درمحور اول، سعی می شود که رویدادهای زندگی با نگاهی الهی توجیه و تفسیر شود. جایگاه انسان در گسترۀ نظام طبیعت به درستی تبیین شود و ارتباط حقیقی اشیا به مبدأ هستی و اتصال به آن، دورنمای صحیحی را برای انسان معاصر ترسیم کند. در مقام دوم در سیر اخلاق عرفانی به نعمت های الهی به مثابه تجلی از تجلیات الهی در مسیر زندگی انسان نگریسته می شود که مستلزم وصول به مقام شکر است و در مقام سوم و مقام رجا، انتظار مثبت، نسبت به رویدادها، شادی و شعف را در دل طالب ایجاد می کند.
پس از بررسی این سه مؤلفه، رابطۀ آن در تعامل زوجین، مورد تأمل قرار گرفته در چهار محورِپذیرش کامل صفات همسر، توجه به ویژگی های همسر، مدارا با همسر و رضایتمندی از زندگی مورد بررسی قرار گرفته و از کتبی با رویکرد اخلاق عرفانی، استفاده شده است.
فهرست منابع
- ابن سینا،( 1388)، شرح اشارات و تنبیهات، شرح و توضیح علامه حسنزاده آملی، نمط نهم، مقامات العارفین، قم، آیت اشراق.
- احمد پور، مهدی و دیگران، (1389)، کتاب شناخت اخلاق اسلامی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
- آلن، کار، روان شناسی مثبت، (1385)ترجمۀ حسن پاشا شریفی، جعفر نجفی، تهران، انتشارات سخن.
- ابوطالب مکی،( 1417 )،قوت القلوب فی معاملة المحبوب، بیروت، دارالکتب الاسلامیه
- خمینی، روح الله (1384)، شرح چهل حدیث، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام.
- نصیر الدین طوسی، محمد بن محمد، (1373 )، اوصاف الاشراف، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- ص.ج، (1395 )،سلوک با همسر، تهران، انتشارات تراث.
- فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضى، (1417)، المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، قم، مؤسسه نشر اسلامی.
- غزالی، محمد بن محمد، بیتا، احیاءالعلوم، دارالکتب العربی، چاپ اول.
- دلشاد تهرانی، مصطفی، (1383)، سیرۀ نبوی، ج 4، تهران، انتشارات دریا.
- یزدان پناه، یدالله(1393)، مبانی و اصول عرفان نظری، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- کویلیام، سوزان (1390 )، مثبت اندیشی و مثبت گرایی، تهران، جوانه رشد.
- سلیگمن، مارتین (1389)، از بدبینی به خوش بینی تهران، تهران، انتشارات پیکان.
- سلیگمن، مارتین( 1388 )، شادمانی درونی، مترجم مصطفی تبریزی و رامین کریمی و علی نیلوفری، تهران، نشر دانژه.
- سلیگمن، مارتین، (1391)خوش بینی آموخته شده، مترجم میترا محمدی و فروزنده داور پناه، تهران، انتشارات رشد.
- مرکل، رالف( 1387 )،حسادت،مترجم رویا پورمناف، تهران، انتشارات نسل نواندیش.
- گری، جان (1383 )، روابط زناشویی موفق، ترجمۀ دکتر قدیر گلکاریان، تهران، انتشارات تلاش.
- توانایی، محمد حسین، سلیم زاده، الهه،(1389)، «بررسی تأثیر مثبت اندیشی از دیدگاه قران و حدیث،» پژوهشنامه علوم قران و معارف، شماره 7.
- الهیاری نژاد، مریم، صادقی نیری، رقیه( 1392)، «مثبت اندیشی و خوش بینی در نهج البلاغه»، مجله علوم قران و حدیث،پژوهشنامه نهج البلاغه، شماره 1.
- حسن زاد، رمضان و همکاران(1393)، «رابطه هوش معنوی با مثبت اندیشی در دانشجویان»، مجله دین و سلامت، شماره 1.
- توانایی، محمد حسین، سلیم زاده، الهه، ( 1392)، «زمینه های بروز مثبت اندیشی از منظر قران و روایات»، مجله کوثر، شمار47.
- حسین، صائمی ( 1385)، «رابطه بین مثبت اندیش و سلامت روانی»، مجله علوم تربیت، شماره 326.
- نیک منش، زهرا، زند وکیل، مریم(1394 )،«تأثیر آموزش مثبت نگری بر کیفیت زندگی، افسردگی و اضطراب» مجلۀروانشناسی مثبت، شمارۀ 2.
- چمزاده قنواتی، مانا، آقایی، اصغر، گل پرور، محسن( 1394)، «اثر بخشی مهارت های مثبت اندیشی در سبک اسنادی بدبینانه دانش آموزان»، مجله پژوهش در برنامه ریزی درسی، شماره 47.
- نوری، نجیب الله (1388)، «مثبت اندیشی در استحکام خانواده»، مجله راه تربیت، شماره 9.
[1] -Mystical ethic
[2]– positive thinking skill
[3]. «لئن شکرتم لأزیدنکم» (سوره ابراهیم/ آیه 8)
2. «انا عند حسن ظن عبدی بی…» تحفة الاولیا، ترجمه اصول کافی،کلینی، 1388، ج3، ص179
[5]. سئل أبو محمد عن النساء فقال: الصبر عنهن و لا الصبر عليهن، و الصبر عليهن خير من الصبر على النار، و كذلك قال بعض العلماء قبله.(ابوطالب مکی، 1417، ج2،ص 402)
[6]. و اعلم أنّ النساء على أوصاف النفس. من عرف صفات النفس عرف بها أوصاف النساء، و قاساهن بالتجربة. و الخبر: عرف بذلك صفات النفس: فمنهن المسوّلة و هي أدناهن، و منهن الأمارة بالسوء و هي شرهن لا تستر من الأذى و لا تني عن خلق السوء و البذاء، و منهن بمنزلة النفس اللوّامة و هي من صالحي النساء، و منهن المطمئنة المرضية و هذه هي الصالحة الخيّرة الساكنة الراضية. و فصل الخطاب: إن كان صلاح قلب العبد و استقامة حاله في بالعزبة فلا أعدل بالوحدة شيئا، لأن أقل ما فيها السلامة، و السلامة في وقتنا هذا فضيلة و غنيمة(ابوطالب مکی، 1417، ج2،ص 409)
[7]. أن العارف لایهتم بتحسس أحوال الناس و ذلک لکونه مقبلا علی شأنه فارغا عن غیره غیر متبع بعورة احد(ابن سینا، 1388، ص 300)
[8]– Harvey