پنجشنبه 30 فروردين 1403  
(مهار تورم، رشد تولید)
گزارش برنامه های واحد مشاوره
زندگی
چهارشنبه 29 مرداد 1393 مظاهری - چهار محور کلیدی در زندگی خانوادگی برگزاری نشست خانوادگی با موضوع چهار محور کلیدی در زندگی خانوادگی
نشست خانوادگی با موضوع چهار محور کلیدی در زندگی خانوادگی
با حضور حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری
در مورد خانواده کارآمد صحبت حول چهار محور است. محور اول اینکه خانواده ها و زوج های جوان باید مهارت های زندگی خانوادگی را یاد بگیرند. هم واجب عقلی و هم واجب شرعی است. عقل به ما می گوید اگر می خواهیم کار مهمی انجام بدهیم باید قبل از آن آموزش ببینیم. شرع هم می فرماید همسران امانت خدا هستند در مواجه و تعامل با آنها باید مهارت های خدا پسندانه را فراهم کرد. الان زمینه برای فراگیری مهارت های زندگی بسیار فراهم است. بسیار خوشبین هستیم و به قضایا خوش بینانه نگاه می کنیم. هیچ وقت مثل امروز ابزار فراگیری مهارت های زندگی فراهم نبوده است. کتاب ها و کلاس ها و مشاوره ها و اساتید البته کافی نیست اما خوب است.
 ما در ارتباط با اعضای خانواده باید مهارت داشته باشیم. ارکان خانواده به نظر ما پنج عضو هستند. برخی خانواده را دو رکن می شمارند یعنی زن و شوهر، سپس به فرزند افزایش می دهند. پنج رکن شامل زن و شوهر و فرزند و پدربزرگ و مادربزرگ. ارتباط این پنج رکن با هم مهارت می طلبد. باید به گونه ای ارتباط داشته باشیم که اصطکاک پیش نیاید و بهترین بهره را ببریم. برای اینکه این پنج رکن بتوانند زندگی فرخنده ای داشته باشند نیاز به مهارت والایی است. " الم تر کیف ضرب الله مثلا کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السما "، این شجره طیبه ی قرآنی یک ترسیم هنرمندانه ای کرده است که ما می خواهیم این را با خانواده مطابقت می دهیم. " اصلها ثابت " ریشه های آن پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها، " فرعها فی السما " ساقه ها و شاخه ها زن و شوهر های جوان، عروس و داماد پدربزرگ و مادربزرگ، ثمره هم فرزندان هستند.
کتاب های خوبی برای آموزش مهارت های زندگی هست و مشاوره هم کمک به هموار کردن این راه می کند. اگر ما قبل از تشکیل زندگی مشترک و ازدواج مطالعاتی هرچند خوب هم داشتیم، این برای امروز ما کافی نیست. چون برخی از آنها فراموش می شود و برخی نیاز به یادآوری دارد. مطالعه های مجدد ولو کتاب های خوبی که تکراری هم باشند و قبل از ازدواج مطالعه شده باشند اشکالی ندارد و مسائل قبل را یادآوری می کند. ما دائما نیاز به موعظه و تذکر ومطالعه دائمی داریم. زن و شوهر ولو هر روز نیم ساعت باید مطالعه داشته باشند و برای معرفی کتاب هم خودشان می دانند و هم از مشاوران سوال کنند.
محور دوم در زندگی نیاز به مشاوره است. هر زوج جوان باید یک مشاور مرضی الطرفین داشته باشند. آماری که چند وقت پیش تلویزیون ارائه می کرد بدین صورت بود که زوج هایی که قبل از ازدواج مشاوره کرده باشند و با آن به انتخاب همسر بپردازند، پنجاه درصد طلاق ها را کاهش می دهند. بعد اعلام کرد خانواده هایی که با مشاوره به انتخاب همسر بپردازند و در ادامه زدگی هم به مشاور مراجعه کنند، هشتاد درصد آمار طلاق را کاهش می دهند. توجه داشته باشید که مشاور مرضی الطرفین قاضی مرضی الطرفین. اصلا در مشاوره قضاوت را راه ندهید. نزد مشاور برویم و راهکار بگیریم و اگر سخنی گفت بپذیریم. اگر هم نزاعی داشتیم نزد او ببریم تا برای ما حل کند.
نکته ای که وجود دارد این است که این چنین در جامعه جا افتاده است که برای حل مشکل باید به مشاوره مراجعه کرد. اصلا چنین نیست. ما بخشی از مسائل و مشکلاتمان را در مشاوره حل می کنیم. بخشی از مشاوره برای حل مشکل است. ما به مشاور مراجعه می کنیم و راهکار می گیریم که زندگی فرخنده مان، فرخنده تر بشود. ما به مشاوره می رویم تا به مشکل برنخوریم. گاهی زوج های جوان در دوران عقد یا بعد از عروسی به مشاور مراجعه می کنند، هیچ مشکلی هم ندارند و می گویند ما زندگی خوبی داریم و به مشاوره آمدیم تا زندگی خوبمان خوبتر شود. گاهی مشاوره می گیرند تا در آینده به مشکل برنخورند. در این صورت اگر هم در آینده مشکلی پیش آمد به راحتی قابل حل است. نباید بگذاریم وقتی کارد به استخوان رسید به مشاور مراجعه کنیم؛ البته برای آن هم مشاور هست اما نباید در این مورد دایره مشاوره فراخ باشد.
یکی از مسائلی که معتقدیم در مشاوره باید به کار برده شود، اخلاق است. مشاوران باید استاد اخلاق باشند، خصوصا وقتی مراجعان متدین هستند. گاهی یک آیه اخلاقی یا یک روایت و حدیث در مورد اخلاق کار بزرگی می کند. ما نزد مشاور برای اخلاق هم می رویم. اگر مراجعین انعطاف هم داشته باشند بسیاری از مسائل به راحتی حل می شود. بعضی افراد وقتی از یک مشاور نتیجه نمی گیرند، با مشاوره قهر می کنند. ما اگر از یک مشاور نتیجه نگرفتیم باید به سراغ مشاور دیگر برویم، چون خود مشاوره ارزشمند است. البته تمام حسن هایی که برای مشاوره گفته می شود مبتنی بر این است که مشاور دانا و توانا باشد.
محور سوم این است که در زندگی نباید به هیچ وجهی مشاجره وجود داشته باشد. ما اسم مشاجرات بین زوجین را نبرد بی برنده می گذاریم. یکی از امتیازات نظام تحصیلی حوزوی مباحثه است. اما یک آفت دارد که ذهن انسان را جدلی می کند. این مجادله ی با هم مباحثه نباید به خانه برده شود. خانه اصلا جای مباحثه نیست. حتی اگر رشته تحصیلی زن و شوهر یکسان است، اگر در مورد موضوعات علمیشان در مباحثه به مجادله می رسند، نباید با هم، هم بحث شوند. اخلاق، آبرو، ایمان و ... انسان در مجادلات تباه می شود.
مجادله در نزد خداوند کفر حساب می شود. حتی برای مباحث مثبت، برای توضیح به همسر یا توجیه او، و برای تربیت همسر مجادله نکنید. پیامبر اکرم از مسیری عبور می کردند که دیدند اصحاب به مباحثه علمی پرداخته اند که به مجادله کشیده شده است. پیامبر چنان غضبناک شدند که هیچ کسی تا آن زمان ایشان را چنین غضبناک ندیده بود. بعد فرمودند: مجادله را دور بیاندازید، اولین مطلبی که بعد از بت پرستی خداوند مرا از آن نهی کرد مجادله است. این از روایاتی است که زندگی را متحول و شخصیت انسان را عوض می کند. مجادله حرام شرعی است. در منزل هیچ گاه با همسرتان مجادله نکنید. ایمان سوز و تقوا سوز است و عشق را نابود می کند. لازم نیست به همسر خود اثبات شئ کنید. با هم درگیری لفظی نکنید، بر سر هر موضوعی که باشد. اگر مسئله سخت است ابتدا با اخلاق سپس با مشاوره به حل آن بپردازید.
کتاب نبرد بی برنده شامل چهار فصل است که فصل چهارم مربوط به چاره کار و راههای درمان است. مجادله هم نبرد بی برنده است. به این میدان به هیچ وجهی وارد نشوید. هیچ توجیهی در ذهن خود نیاوریم که می خواهیم ذهن همسرمان را رشد دهیم، بالاخره بایستی مسائل حل شود، باید مبرهن شود. خیلی از اینها وسوسه ی شیطانی است. مجادله اصلا توجیه عقلی، دینی و علمی ندارد. بنده به درجه ی بالای ایمان و کنه و حقیقت ایمان نمی رسد، تا اینکه مجادله را ترک کند. این روایت تنها موعظه نیست، بلکه معیار است. ولو اینکه حق به جانب شما باشد. در مجادله نگوییم حق با من است و فرد دیگری تقصیر کار است. اگر حق هم به جانب شما بود مجادله نکنید. اگر زوجی مجادلات سنگین داشته باشند دیگر این مجادلات به آنها اجازه نخواهد داد که در جلسات مشاوره شرکت کنند. این ذهن جدلی را نباید به خانه ببریم. البته در مباحثات علمی هم نباید مجادله کرد. با هم جدال و نزاع نکنید و کشمکش نداشته باشید. ما شاهد طلاق ها و مسائلی بر سر این موضوع بوده ایم. هر کسی وارد میدان مجادله شود، شکست خورده بیرون می آید. این میدان تاکنون پیروز نداشته است.
در روایات آمده است سعادتمند کسی است که از تجربه های دیگران پند بگیرد. کسانی که در این راه قدم گذاشته اند سرشان به سنگ خورده است. بسیاری از زندگی ها را مجادلات تباه می کند. پس هنگامی که زمینه مجادله پیش آمد، چکار کنیم؟ در روایتی داریم مومن یا عاقل کسی است که نیمی از وجودش صبر و بردباری و نیم دیگر تغافل و چشم پوشی بزرگوارانه باشد. در نهج البلاغه آمده است از نیکوترین اوصاف انسان اینست که در مورد چیزی که می داند تغافل کند. بعضی اعتقاد دارند که در زندگی زناشویی نمی توان بدون دعوا به سر برد. این سخن دروغ است. بدتر از این برخی می گویند دعوای زن و شوهری نمک زندگی است. در حالی که نمک نیست، بلکه سم است. نمک بر زخم است. ایمان و عشق و اخلاق را فاسد می کند.
یکی از ارکان اصلی زندگی زناشویی عشق است، مجادله عشق را تباه می کند. آیا زندگی بدون مجادله امکان پذیر است؟ بلی، با نگاه دقیق به اطرافمان و آمارها هستند زوجینی که سی سال با هم زندگی کرده اند و تا حالا با هم نزاع نداشته اند. اصلا دعوا و قهر و آشتی را جزو زندگی نپندارید. چون اگر پنداری آمد به دنبالش کردار هم خواهد آمد. هم در جهان بینی و هم در روانشناسی آمده است که ما مطابق پندارهایمان کردار می ورزیم. اگر در ذهن ما آمد که مجادله جزو زندگی است، حتما مجادله خواهیم کرد. در تبلیغ هم باید به بیان این مسائل بپردازید. حدود نود درصد خانواده ها با هم مشکل رفتاری و اخلاقی دارند. چون در مکان تبلیغی فقط به روحانی دسترسی وجود دارد.
محور چهارم که جدی تر از موعظه است و باید در آن تأمل شود، مسائل جنسی و عاطفی همسران است که از ارکان زندگی خانوادگی است. زن و شوهر، هر دو باید در مسائل جنسی و عاطفی کامیاب باشند. کامیاب در حد اشباع و مطلوب. این زندگی فرخنده می شود. مسائل جنسی آموختن می خواهد. این طور نیست که فکر کنیم چون خدا در وجود همه گذاشته است، پس دختر و پسر که به سن بلوغ می رسند دیگر تمام مسائل را می دانند. احساس نیاز طبیعی است اما راهکارها آموختنی هستند. آموزگار این مسائل در میان آدمیان ابتدا پیامبر و سپس ائمه بودند. به آقایان خودشان یاد می دادند و به خانم ها خودشان یا با واسطه آموزش می دادند. خودشان نیز در زندگی بهترین بهره جنسی و عاطفی را داشته اند. ممکن است زوج هایی باشند که از جهت ایمان عالی، از جهت فکری خوب و در انتخاب هم شایسته عمل کرده اند، اما الان دچار مشکل شده اند. چون از این ناحیه اشباع نیستند و نمی توانند خوب مدیریت کنند. پس آموختن لازم است. زن و شوهر اگر در مسائل جنسی کامیاب باشند تحمل مشکلات زندگی برایشان آسان می شود. در غیر این صورت مشکلات کوچک زندگی هم بزرگ می نمایند و زندگی را فلج می کنند.
طبق آمار بیشترین طلاق ها ریشه در ناکامی جنسی و عاطفی دارد. روحانیون باید در این زمینه مانند پیامبر اکرم عمل کنند. اگر در این بعد کمبود داشته باشیم یعنی از پیامبر فاصله داریم. در مسائل جنسی باید زوجین به یک اندازه ارگاسم داشته باشند. سابقا ارگاسم زن اصلا مطرح نبود و آقایان اعتقاد داشتند و خانم ها هم پذیرفته بودند که این مسئله یک سویه است. کم کم دانش ها افزایش پیدا کرد و گفتند بانوان هم باید بهره داشته باشند. به این نتیجه رسیدند که آقایان دو برابر بانوان ارگاسم داشته باشند. کم کم افزایش یافت تا بیست سال پیش که کارشناسان اعلام کردند ما تحقیق کرده ایم اگر در هر ده بار آمیزش زن شش بار ارگاسم داشته باشد، عالیست. ما گفتیم در هر ده بار آمیزش زن هم باید ده بار ارگاسم داشته باشد که با آموزش امکان پذیر است. اگر جایی ناکامی بود باید با مشاوره حل شود. خانم ترجیحا به کارشناس بانو مسائل جنسی مراجعه کند و مرد هم باید نزد مشاور مرد برود. اگر عرصه مسائل جنسی آباد بود، بقیه عرصه های زندگی هم آباد می شود. چون بسیاری از مجادلات به خاطر ناکامی در مسائل جنسی است.
 
امتیاز دهی
 
 

خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)


مجری سایت : شرکت سیگما