شنبه 1 ارديبهشت 1403  
(مهار تورم، رشد تولید)
الفبای انتظار
علائم ظهور حضرت مهدی (عج)
علائم ظهور حضرت مهدی (عج) بر دو دسته تقسیم می شوند:
الف: علائم حتمی و قطعی؛
ب: علائم غیر حتمی و غیر قطعی که البته در این علائم هم ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد.
علائم غیر حتمی فراوان هستند و نوعاً بعضی از آنان به وقوع پیوسته است اما علائم حتمی و قطعی هنوز رخ نداده اند بعضی از این علائم قطعی عبارتند از:
1. خروج سفیانی: پیش از ظهور مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج می کند و با تظاهر به دینداری گروه زیادی از مسلمانان را می فریبد و به گرد خود می آورد و بخش گسترده ای از سرزمینهای اسلام را به تصرف خویش در می آورد و بر مناطق پنجگانه شام، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین (نام شهری در نزدیکی حلب) و منطقة عراق سیطره می یابد و در کوفه و نجف به قتل عام شیعیان می پردازد و برای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین می کند آنگاه که از ظهور امام زمان باخبر می شود با سپاهی گران به جنگ وی می رود که در منطقه بیداد (بین مکه و مدینه) با سپاه امام (ع) برخورد می کند و به امر خدا همه لشگریان وی به جز چند نفر در زمین فرو می روند و هلاک می شوند.1
2. خسف در بیداء: خسف یعنی فرو رفتن و پنهان شدن، و بیداء نام منطقه ای در مکه و مدینه است. ظاهراً لشگر سفیانی در این منطقه که به قصد جنگ با امام عصر(عج) آمده است در زمین فرو می روند.2
3. خروج یمانی: سرداری از یمن قیام می کند و مردم را به حق و عدل دعوت می کند این نشانه در منابع عامه نیست ولی در مصادر شیعه روایات فراوانی در این باره وجود دارد. امام صادق (ع) فرمود: قیامهای سه گانه خراسانی، سفیانی، یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز خواهد بود و هیچ پرچمی به اندازه پرچم یمانی دعوت حق و هدایت نمی کند و هم فرمود که یمانی از علائم حتمی است.3
4. قتل نفس زکیه: زکیه یعنی فرد پاک و بی گناه و کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد.  در آستانه ظهور مهدی (عج) در گیرودار مبارزات زمینه ساز انقلاب حضرت مهدی (عج) فردی پاکباخته و مخلص از اولاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) در راه امام می کوشد و در این راه مظلومانه به قتل می رسد. روایات گاهی نفس زکیه و گاهی «سید حسنی» گفته اند امام باقر (ع) فرمود: بین ظهور مهدی (عج) و کشته شدن نفس زکیه بیش از پانزده شبانه روز فاصله نیست.4
5. صیحه آسمانی: منظور از صیحه آسمانی صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی در آسمان شنیده می شود و همه مردم آن را می شنوند در روایات تعبیر به «نداء» «فزعه» «صوت» نیز بکار رفته است که ظاهر آن نشان می دهد که هر یک از اینها نشانه جداگانه ای است که پیش از ظهور واقع می شود لکن به نظر می رسد که اینها تعبیر از یک واقعیت است و ممکن هم هست که از سه حادثه جدای از هم خبر داده باشند که اول صداهای هولناکی برآید و همه را به خود متوجه کند (صیحه) و به دنبال آن صدای مهیب و هولناکی شنیده شود که دلهای مردم را به وحشت اندازد (فزعه) و آن گاه از آسمان صدایی شنیده می شود که مردم را به سوی مهدی(عج) فرا می خواند (نداء) روایاتی که از این معنا خبر داده اند از طریق شیعه و سنی فراوان هستند. امام باقر (ع) می فرماید: ندا کننده ای از آسمان نام قائم را ندا می کند پس هر که در شرق و غرب است آن را می شنود و از وحشت این صدا خوابیده ها بیدار و ایستادگان نشسته و نشستگان بر دو پای خویش می ایستند رحمت خدا بر کسی که از این صدا عبرت گیرد و ندای وی را اجابت کند زیرا صدای نخست، صدای جبرئیل روح الأمین است.
آنگاه می فرماید: این صدا در شب جمعه بیست و سوم ماه رمضان خواهد بود در این هیچ شک نکنید و بشنوید و فرمان برید، در آخر روز شیطان فریاد می زند که «فلانی مظلوم کشته شد» تا مردم را بفریبد و به شک اندازد. و امام صادق (ع) می فرماید: در ابتدای روز گویند ه ای در آسمان ندا می دهد که آگاه باشید که حق با علی و شیعیان اوست. پس از آن در پایان روز شیطان که لعنت خدا بر او باد از روی زمین فریاد می زند که حق با عثمان و پیروان اوست پس در این هنگام باطل گرایان به شک می افتند هرگاه گوینده ای از آسمان نداء بزند که حق با اولاد محمد(ص) است در آن هنگام ظهور مهدی(عج) به سر زبانها می افتد به گونه ای که غیر از او یاد نمی کنند.5
6. خروج دجال: این نشانه در کتب اهل سنت از علائم برپایی قیامت شناخته شده است 6 ولی در منابع روایی شیعه از نشانه های ظهور است. و اشکال ندارد که هم علامت ظهور و هم علامت معاد باشد. چون خود ظهور امام عصر (عج) هم از علائم آخرالزمان می باشد.
دجال فردی است که در آخر الزمان و پیش از قیام مهدی (عج) خروج می کند و غیر عادی است و با انجام کارهای شگفت انگیز جمع زیادی از مردم را می فریبد و سرانجام به دست عیسی مسیح (ع) در کنار دروازه ”لد“ در منطقه شام به هلاکت می رسد. در مورد دجال نظریه های متعددی طرح شده است مثلا گروهی آن را فردی نامیده اند و دسته ای آن را جریانی می دانند و نه شخص معین که مطرح کردن این امور مجال دیگری را می طلبد.7
پی نوشت ها
1.    کمال الدین، ص 651. و بحار الأنوار، ج 52، ص 215؛ و کنز العمال، ج 14، ص 272؛ تاریخ غیبت کبری، ص 518 الی 520.
2.    مراصد الاطلاع، ج1، ص239؛ وافی، ج2، ص 442؛ مسائل العشره چاپ شده در مجموع مصنفات شیخ مفید، ج 3، ص 122 و غیبت نعمانی، ص 252، منتخب الأثر، ص 459؛ کتاب الغیبه نعمانی ص 252، تاریخ غیبت کبری ص 499 ـ 520.
3.    تاریخ غیبت کبری، ص 525، کتاب غیبت  نعمانی 252.
4.    منتخب الأثر، 459، تاریخ الغیبه الکبری، ص 511؛ الارشاد، ج2، ص374؛ اعلام الوری، ص 427.
5.    تاریخ ما بعد الظهور/176 ـ کشف الغمه ج3،  ص 260 ، وافی، ج 2، ص 445 ـ 446، کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص 435 و454 و453 – ارشاد، ج2، ص 371؛ کمال الدین / 651 بحار الأنوار، ج52، ص204-288-290؛ منتخب الاثر، ص 459، غیبت نعمانی/254.
6.    سنن ترمذی، ج4، ص 507 ـ 519؛ سنن ابی داوود؛ ج4، ص 115؛ صحیح مسلم، ج 18، ص 46 و 81.
7.    بحارالأنوار، ج 52، ص 193و209؛ کمال الدین 525 و 526؛ کشف الغمه، ج 3، ص 281؛ المسائل العشر، چاپ شده در مصنفات شیخ طوسی، ج3، ص 122؛ ارشاد، ج2، ص 371، کنز العمال، ج 14، ص 198ـ200.
 
منبع: سایت حوزه نت
چقدر چله نشینی؟ چقدر ندبه و اشک؟
چقدر چله‌نشینی؟ ... چهل ...چهل ... تا چند؟
چقدر جمعه گذشت و نیامدی،
سوگند به دانه دانه تسبیح مادرم، موعود!
که بی ‌تو هیچ نیامد به دیدنم لبخند
که روزها همه مثل هم‌اند ـ سرد و سیاه ـ
غروب‌ها و سحرهاش خسته‌ام کردند
کشانده‌اند مرا روزها به تنهایی
گمان کنم که مرا منتظر نمی‌خواهند!
تو نیستی و جهانم پر از فراموشی‌ست
جهان عاشقی‌ام را غروب‌ها آکند...
...
تو نیستی که قیامت کنی به آن قامت
تو نیستی که درختان به خویش می‌بالند!
تو نیستی و... چقدر از زمان من باقی‌ست
چقدر بی‌تو بگویم غزل غزل، یک بند
به چشم‌های کسی احتیاج دارد که زند
به شاخة ادراک خاکی‌اش پیوند
به چشم‌های کسی که شبیه یک منجی
زلال، آبی، روشن ـ شبیه تو ـ باشند
چقدر چله نشینی؟ چقدر ندبه و اشک؟
چقدر بی‌تو سرودن قصیده‌های بلند؟
الف - اکبرزاده
 
حکومت شایستگان از نگاه خداوند
حکومت شایستگان از نگاه خداوند
خدامراد سلیمیان
امید به حاکمیت "انسان‌های صالح" در آینده­ای روشن و استقرار عدالت و صلح فراگیر و همگانی، امری فطری است. همة افراد، براساس فطرت ذاتی خود، به امید روزی هستند که جهان در پرتو هدایت‌های انسانی شایسته و با تأیید و عنایت پروردگار هستی، از بیداد و تباهی رهایی یافته، از نا بسامانی­ها، ناامنی‌ها و تیره‌روزی­ها خلاص شود و سرانجام به صلح و صلاح نایل آید.
در بیشتر دین‌ها و مذهب‌های جهان، از مصلحی سخن به میان آمده است که در آخرالزَّمان ظهور کرده و به کژی‌ها و کژروی‌ها پایان خواهد داد و شالودة حکومتی یگانه و جهانی را بر اساس دادگری، بنا خواهد کرد. تمام پیامبران و سفیران الهی نیز در این زمینه به مردمِ با ایمان جهان، نویدهای روشنی داده‌اند.
این اندیشه که در اسلام با عنوان «مهدویّت»، شناخته شده است، همچون دیگر ادیان، ریشه در کلام پروردگار الهی دارد؛ از این رو قرآن، در جایگاه کتاب آسمانی مسلمانان، با پافشاری تمام، پیروزی نهایی «حق» بر «باطل» را به تمام انسان‌ها وعده فرموده و حکومت صالحان و شایستگان را نوید داده است.
...
مسلمانان با بهره‌مندی از آموزه‌های آفتابگون وحی و سخنان نورانی رسول گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم، بر این باورند: «آن انسان بزرگ که شایستگان را بر گیتی چیره خواهد ساخت، کسی نیست مگر رادمردی از سلاله آخرین پیامبر الهی، یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف».
اگرچه قرآن دربارة ظهور و قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به گونه‌ای فراگیر سخن رانده و به تشکیل حکومت دادگر جهانی و پیروزی شایستگان بشارت داده است، مفسران شیعه و برخی از تفسیرگران اهل سنّت، این آیات را ـ به استناد روایات اهل بیت علیهم السلام و دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان، به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، مربوط دانسته‏اند.
به باور ایشان، مهم‌ترین آیه‌ای که پرده از حاکمیت انسان‌های شایسته در آینده برداشته، این‌گونه می‌فرماید:
(وَلقَدْ کَتَبْنا فِی الزّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذّکْرِ أنّ الارضَ یرِثُها عِبادِی‏َ الصّالِحُونَ)؛[1]
وهمانا، در زبور پس از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان شایستة من، به ارث خواهند برد.
در این آیه، به یکی از روشن‌ترین پاداش‌های دنیوی صالحان (حکومت روی زمین)، اشاره شده است. و در روایاتی چند نیز، این رویداد مهم، در عصر ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دانسته شده است.
پیش از هر سخن بهتر است به اشاره، برخی واژگان آیه را بررسی کنیم.
ـ «زبور» داود (یا به تعبیرکتاب‌های عهد قدیم، مزامیر داود) عبارت است از: «مجموعه‏ای از مناجات‌ها و نیایش‌ها[2] و اندرزهای داود پیامبر صل الله علیه و آله و سلم و آنچه بر او نازل شد[3]». برخی نیز در معناى «زبور» گفته‏اند: نامى است براى جنس کتاب‌هایى که بر پیامبران نازل مى‏شود.[4]
ـ «ذکر»، در اصل به معنای چیزی است که مایه تذکر و یاد آوری باشد؛ ولی در این آیه ـ به قرینه معرفی آن قبل از زبور ـ به کتاب آسمانی حضرت موسی علیه السلام، (تورات) تفسیر شده است.
ـ «ارض»، به مجموع کره زمین گفته می‏شود؛ مگر این‌که قرینه خاصی در کار باشد.
ـ «ارث»، یعنی چیزی که بدون معامله و داد و ستد، به کسی انتقال می‏یابد. در قرآن کریم، گاهی به معنای تسلط و پیروزی یک قوم شایسته، بر قوم ناشایست و در اختیار ـ گرفتن موهبت­ها و امکانات آن‌ها گفته شده است.[5]
اما مقصود از این شایستگی چیست؟ با توجه به اضافه شدن «بندگان» به «خدا»، ایمان و توحید آنان روشن می‏شود و با توجه به کلمه «صالحون»، همه شایستگی‌ها به ذهن می‌آید: عمل و تقوا، علم و آگاهی، قدرت و قوت، و تدبیر و نظم و درک اجتماعی. این شایستگی‌ها دارای آثار و برکاتی بی‌مانند است؛ به گونه‌ای که اگر بندگان با ایمان، این شایستگی­ها را برای خود فراهم سازند، خداوند نیز آن‌ها را یاری می­کند تا بر مستکبران چیرگی یافته، دست­های آلوده‌شان را از حکومت روی زمین کوتاه کنند و دارندة میراث­های آن‌ها شوند.
بنابراین، تنها «استضعاف» سبب پیروزی بر دشمنان و حکومت بر روی زمین نیست؛ بلکه وجود ایمان و کسب شایستگی‌ها نیز، بایسته است و مستضعفان جهان تا زمانی که این دو اصل را زنده نکنند، به حکومت روی زمین نخواهند رسید.
اما این که مقصود از این وراثت چیست؟ مرحوم علامه طباطبایی پس از بیان مطالبی ذیل آیه، این‌گونه می‌نویسد: مراد از وراثت زمین این است که سلطنت بر منافع، از دیگران به صالحان منتقل شود و برکات زندگى در زمین، مختص ایشان شود. این برکات، یا دنیایى است که برمی‌گردد به بهره‌مندی صالحان از زندگی دنیایى که در این صورت، خلاصة مفاد آیه این مى‏شود که: به زودى زمین از لوث شرک و گناه پاک‏ شده، جامعه بشرى صالح که خداى را بندگى کنند و به وى شرک نورزند، در آن زندگى کنند؛ همچنان که آیه(وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ ... یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً)[6] از آن خبر مى‏دهد یا این برکات اخروى است که عبارت است از مقامات قربى که در دنیا براى خود کسب کردند؛ چون این مقامات هم ـ گرچه از نعیم آخرت است ـ از برکات حیات زمینى است؛ همچنان که آیه: (وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ)[7] که حکایت کلام اهل بهشت است و آیة (أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ)[8] بدان اشاره مى‏کنند.
از همین‌جا روشن مى‏شود آیه مورد بحث، ویژة یکى از دو وراثت‏هاى دنیایى و آخرتى نیست؛ بلکه هر دو را شامل مى‏شود. و تفسیرگرانى که آن را به وراثت آخرتى اختصاص داده و به آیاتى که مناسب با آن وراثت است تمسک جسته‌اند، حرف درستى نزده‏اند. آن مفسرینى هم که آیه را به وراثت دنیایى اختصاص داده، بر دوره ظهور اسلام یا دوران مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ که رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم در اخبار متواتره از آن خبر داده و شیعه و سنى آن‌ها را نقل کرده‏اند ـ حمل نموده‏اند باز راه درستى نرفته‏اند؛ زیرا روایات مذکور ـ هر چند متواتر و مسلم است ـ آیه را تخصیص نمى‏زند.
کوتاه سخن، همان‌طور که گفتیم، آیه شریف، مطلق است و شامل هر دو وراثت مى‏شود
در تفسیر آیة شریف، از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود:
هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ یَبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِیهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَیعِزُّهُمْ وَ یذِلُّ عَدُوَّهُمْ؛[9]
این بندگان شایسته، همانا آل محمد هستند که خداوند، مهدی آنان را پس از کوشش ایشان مبعوث می کند. پس ایشان را عزّت داده، دشمنانشان را ذلیل خواهد کرد.
روشن است مفهوم این روایت، انحصار نیست؛ بلکه بیان یک مصداق عالی و آشکار است و این تفسیرها، هرگز عمومیت مفهوم آیه را محدود نمی­کند؛ بنابراین هر زمان و هر جا، بندگان صالح خدا قیام کنند، پیروز و موفق خواهند بود و سرانجام وارث زمین و حکومت آن خواهند شد.[10]
در پایان سخن یاد این نکته لازم است که در مزامیر داود تعبیر یاد شده یا مشابه آن، در چند مورد دیده می‏شود و نشان می­دهد با تمام تحریفات موجود در این کتاب‌ها، این قسمت، همچنان از دستبرد مصون مانده است.
برخی از این فرازها بدین قرارند:
... شر‌یران منقطع می‏ شوند و اما متوکلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد و حال اندک است که شریر نیست می‏شود؛ هر چند مکانش را استفسار نمایی، ناپیدا خواهد شد؛[11]
اما متواضعانه وارث زمین شده، از کثرت سلامتی شادکام خواهند شد؛[12]
متبرکان خداوند، وارث زمین خواهند شد؛ اما ملعونان وی منقطع خواهند شد...؛[13]
صدیقان وارث زمین شده، همیشه در آن ساکن خواهند بود؛[14] خداوند روزهای صالحان را می‏داند و میراث ایشان ابدی خواهد شد.[15]
در این عبارت‌ها، عنوان «صالحان» که در قرآن آمده است، با همان تعبیر در مزامیر داود به چشم می‏خورد. علاوه بر این، تعبیرات دیگری نیز مانند صدیقان، متوکلان، متبرکان و متواضعان، در جمله‏های دیگر ذکر شده است. این تعبیرها، دلیل بر عمومیت حکومت «صالحان» است و با احادیث قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تطبیق می­کند .
بدین سان می‌توان نتیجه گرفت حضرت حق تعالی آخرین حکومت را از آن صالحان می‌داند که: العاقبه للمتقین.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. انبیا (21)، آیه 105.
[2] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج9، ص 223.
[3] . شیخ کلینی، کافی، ج1، ص 225.
[4] . طبرسی، جوامع الجامع، ج3، ص، 31.
[5]. ر. ک: اعراف (7)، آیه137.
[6] . «خدا به آن عده از شما که ایمان آورده عمل صالح کردند وعده داده که به زودى ایشان را جانشین دیگران در زمین کند ... مرا بپرستند و چیزى شریکم نسازند»، سوره نور()، آیه 55.
[7] . «و گفتند حمد خداى را که زمین را به ما ارث داد تا هر جا از بهشت را که بخواهیم براى خود انتخاب کنیم». سوره زمر()، آیه 74.
[8] . «ایشانند وارثان، همانهایى که فردوس برین را ارث مى‏برند». سوره مؤمنون()، آیه 11.
[9]. محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص184.
[10]. تفسیر نمونه، ج 13، ص 515 ـ 524.
[11]. مزامیر داود، 37، بند 9.
[12]. همان، بند 11.
[13]. همان،37، بند 27.
[14]. همان، بند 29.
[15]. همان، بند 18.
 
 
آثار و برکات امام غایب ( علیه السلام )
محمود اباذری
امام معصوم علیه السلام حجت و خلیفه خداوند بر روی زمین است. او مانند پیامبر از سوی پروردگار برگزیده می‌شود. امام تمام مسؤولیت‌های رسول گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلام به جز دریافت وحی تشریعی را بر عهده دارد، اگر پیشوای معصوم از دیدگان ما پنهان باشد و نتواند به بیان قرآن و احکام و تشکیل حکومت بپردازد، آیا می‌تواند با این حال در حیات بشری تأثیر گذار باشد؟
در این نوشتار برخی از آثار و برکت‌های امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که نهان از چشمان ما است، به صورت خلاصه بیان می‌شود.
اول: امید بخشی
نقش حیاتی و شگفت انگیز امید در سعادت فرد و جامعه بر کسی پوشیده نیست، وقتی امید می‌آید تلاش و حرکت جایگزین رخوت و سستی می‌شود و در یک سخن؛ انسان به امید زنده است. مهمترین دلیل شکست مسلمانان در جنگ احد، شایعه شهادت رسول خدا صل الله علیه و آله و سلام بود. وقتی این خبر دروغ پخش شد، عدّة کمی به اندازه انگشتان دست، اطراف پیامبر باقی ماندند.[1] شیعه با اعتقاد به امامی که زنده است و حاضر و ناظر و پشتیبان آنان است، خود را حفظ کرده و به پیش می‌رود ولی اهل سنت اعتقاد دارند، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آخرالزمان به دنیا می‌آید و سپس ظهور خواهد کرد.
آنان به امام زنده معتقد نیستند به همین دلیل جوامع سنی نشین عموماً دارای انتظاری سرد و خاموش هستند ولی انتظار در جوامع شیعی، زنده و نیرو آفرین است. دلیل این نشاط دو نکته اساسی است:
1. شیعه با اعتقاد به وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و قدرت و علم گستردة او، خود را دارای پشتوانة قوی و فولادینی می‌بیند، چون کوهی استوار در برابر دشمن می‌ایستد و به پیش می‌رود.
2. شیعه، با اعتقاد به نقش و تأثیر انسان‌ها در پایان یافتن غیبت امامشان و برپایی عدالت در جهان، تلاش خود را برای فراهم کردن زمینه‌های ظهور انجام می‌دهد که نمونه بارز آن انقلاب اسلامی ایران است.
...
دوم: امنیت بخشی
پروردگار عالم هر روز شاهد نافرمانی و ظلم و فساد بندگانش بر روی زمین است. اگر به خاطر وجود مبارک امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و عدالت گستری او نبود تا کنون بارها اهل زمین را نابود کرده بود. به همین جهت در روایات ما به تعبیرهای مختلف آمده است: اگر حجت بر روی زمین نباشد. زمین اهل خود را فرو می‌برد.[2] امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: من پناه اهل زمین هستم آن چنانکه ستارگان پناهگاه ساکنان آسمانند.[3]
سوم: رابط میان آسمان و زمین
یکی از ویژگی‌های شیعة دوازده امامی برقراری رابطه آنان با خداوند به وسیله نماینده اوست. با آمدن پیامبر اسلام، رابطة ادیان پیشین با آسمان قطع شد و با رحلت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلام رابطة اهل سنت با آسمان بریده شد ولی شیعه با اعتقاد به جانشینی پیشوایان معصوم از طرف خداوند، این ارتباط را حفظ کرد. در میان گروه‌های شیعه نیز، این شیعة دوازده امامی است که با اعتقاد به امام مهدی به عنوان امام غایب هنوز پیوند خود را با آسمان نگه داشته و ریسمان محکم الهی را رها نکرده است.
در دعای ندبه می‌خوانیم: «أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء»[4]؛ کجاست آن وسیله پیوند میان آسمان و زمین.
چهارم: حافظ علوم و اسرار الهی
تمام علوم و حقایقی که همراه حضرت آدم به زمین آورده شد و تمامی میراث پیامبران، پیوسته از حجّتی به حجّت دیگر می‌رسید و حجّت هر زمان مسؤول نگهداری و استفاده از این علوم بود، هم اکنون حافظ این علوم و اسرار امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. او در زمان ظهور، هنگام رشد عقلی انسان‌ها از این میراث گرانبها برای پیشرفت انسان‌ها استفاده خواهد کرد. امام صادق علیه السلام فرمودند: علومی که با آدم علیه السلام نازل شد، از میان نرفت و عالمی نمی‌میرد، مگر این که علمش را به ارث می‌گذارد و زمین بدون عالم باقی نمی‌ماند.[5]
پنجم: خودسازی
معتقدان به امام غایب او را شاهد اعمال خود می‌بینند و می‌دانند کردارشان پیوسته به محضر او عرضه می‌شود؛ از این روی تلاش می‌کنند کردار و رفتارشان مطابق میل او باشد تا در پیشگاه امام خود شرمگین و سرافکنده نشوند. این خودسازی می‌تواند مقدمه‌ای برای هدایت باطنی به وسیلة امام باشد.
ششم: هدایت باطنی
رسالت اصلی پیامبران و پیشوایان دین هدایت تشریعی و راهنمایی مردم به راه مستقیم است. برخی مردم این دعوت را می‌پذیرند و برخی نمی‌پذیرند ولی عده‌ای از انسان‌ها به درجات پایین ایمان قانع نیستند. آنها با شناخت استعدادهای خود و تلاش خستگی ناپذیر، نگاهشان به بالاترین مرتبه‌های ایمان است. خدای حکیم وسیلة رشدشان را با قرار دادن انسان کاملی فراهم کرده است تا با آنان ارتباط معنوی برقرار کرده و دستگیر و راهنمایشان در صعود به قله‌های ایمان باشد. و آن انسان کامل کسی جز حجّت خداوند در هر زمان نیست و هم اکنون امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، این وظیفه را بر عهده دارد.
هفتم: فریاد رس
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، اگر چه از دیدگان ما غایب است ولی در هنگام اضطرار فریادرس بسیاری از بیچارگان و در راه ماندگان و گمراهان خواهان هدایت بوده و می‌باشد. کتب متعددی این عنایات حضرت را جمع آوری نموده، و به رشته تحریر درآورده‌اند.[6]
هشتم: حفظ کیان شیعه
در طول دوران غیبت هر وقت شیعیان در خطر قرار گرفته‌اند ودشمن از هر طرف به آنان هجوم آورده است. امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف با روشی آنان را نجات داده است. آیت الله العظمی نائینی می‌گوید: در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط روسها و انگلیسی‌ها، فشار و سختی ملت ایران به اوج خود رسید. شبی به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف متوسل شدم و با چشمانی گریان خوابیدم. در عالم رؤیا دیوار بزرگی به شکل نقشه ایران دیدم که در حال سقوط است و عده‌ای زن و بچه زیر آن نشسته‌اند. وضعیت به قدری هولناک بود که در خواب فریاد کشیدم. در این حال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آمدند و انگشت مبارکشان را به طرف دیوار گرفتند. دیوار سر جای خودش قرار گرفت. ایشان فرمودند: این جا خانة شیعه، خانة مااست، می‌شکند، خم می‌شود، خطر است ولی ما نمی‌گذاریم سقوط کند، نگهش می‌داریم. جریان شیعیان بحرین و قضیه انار نیز دلیل خوبی بر این مدعا است.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی به شیخ مفید، فرمودند: ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و شما را از یاد نبرده‌ایم. واگر جز این بود دشواری‌ها و مصیبت‌ها شما را فرا می‌گرفت و دشمنان شما را ریشه کن و نابود می‌کردند.[7]
خدای مهربان این حجت را بر ما دارد که من نماینده‌ام را برای نجات و هدایت شما فرستادم، آن چه هست از طرف شما باید آمادگی پذیرش باشد تا او ظاهر شود. وجود امام زمان و آمادگی او برای قیام که لقب «قائم» بیانگر آن است، این پیام را برای منتظران دارد که در راه فراهم کردن مقدمات ظهور او بیشتر تلاش کنند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. فروغ ابدیت، ج2، ص53.
[2]. اصول کافی، ج1، ص178.
[3]. کمال الدین، ج2، ص239، باب45، حدیث4.
[4]. بحارالأنوار، ج99، ص106.
[5]. اصول کافی، ج1، ص223. حدیث 8.
[6]. نجم الثاقب، میرزا حسین طبرسی نوری؛ میر مهر، پورسیدآقایی؛ برکات سرزمین وحی؛ محمدی ری شهری.
[7]. احتجاج طبرسی، ج2، ص598.
 
سعی در خدمت به آن حضرت

بر اساس روایاتی که از ائمه اطهار علیهم السلام رسیده، زندگی انسان ها و همه موجودات به برکت وجود امام معصوم است. بنابراین باید تاحد توان خدمتگزار آن حضرت بود و اندکی از حقوق ایشان را به جا آورد.
 امام صادق علیه السلام در بیان شرافت آن حضرت می فرماید: «اگر دوران او را دریابم، تمام مدت زندگانی ام در خدمت او خواهم بود». از این سخن معلوم می شود که اهتمام به خدمت کردن به حضرت مهدی(عج)، برترین عبادت ها و بالاترین وسایل تقرب به خداوند است؛ زیرا امام صادق علیه السلام که عمر شریفش را جز در انواع طاعت و عبادت خدا سپری نکرد و شب و روز خویش را در این راه گذرانید. خدمت به حضرت از راه خدمت به دوستان، پیروان و شیعیان او به دست می آید. در حقیقت برطرف کردن نیازها و دفع مشکلات و حل و فصل امور آنها، خدمت به آن حضرت شمرده می شود.
الفبای انتظار را به ما بیاموز و لذت انتظار را به ما بچشان

خدایا! به هر که میوه ی سنگین عشق می دهی،شاخه ی وجودش را می شکنی. تو خود مرهم شاخه های شکسته باش ای خدا!ای انیس تنهایان! مونسمان باش و ای پناه بی پناهان! پناهگاهمان شو خداوندا! ما مدعیان دروغین انتظار هستیم. حرف از چشم انتظاری محبوب می زنیم اما به اندازه ی ساده ترین دوستانمان هم گوش به زنگ آمدنش نیستیم. الفبای انتظار را به ما بیاموز و لذت انتظار را به ما بچشان.

دشواری انتظار

از پیامبر گرامی اسلام دو روایت معروف نقل شده است که با مقایسه آن می توان به دشواری انتظار پی برد.

علل دشواری وظیفه منتظران را می توان در چهار محور خلاصه کرد:

1. آراستگی به عدالت و تقوا.

2. آراستگی به بردباری و پایداری.

3. بهره مندی از دین شناسی بنیادین.

4. لزوم اصلاح طلبی و ظلم ستیزی.

رسیدن به این مراحل کاری است بس دشوار اما شدنی! و هرکس دشواری انتظار را هموار کرد، در زمره منتظران حقیقی مولا قرار می گیرد که امام صادق فرمود: هرکس می خواهد در شمار منتظران حقیقی باشد، باید پارسایی پیشه کند و متخلق به مکارم اخلاق گردد.

1
خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)


مجری سایت : شرکت سیگما