جمعه 10 فروردين 1403  
(مهار تورم، رشد تولید)
نشست
نشست علمی گروه فقه و اصول و مطالعات زنان، به مناسبت هفته پژوهش با حضور حجت الاسلام آقای دکتر محمد باقر ربانی

به گزارش روابط عمومی به مناسبت هفته پژوهش نشست علمی گروه فقه و اصول و مطالعات زنان، با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر محمد باقر ربانی (زید عزه) ، سرکار خانم منیره داوودی ازغدی دبیر علمی؛  ویژه ی طلاب سطح 3 رشته فقه و اصول و مطالعات زنان؛مورخ 96/9/27  درموسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه خواهران  برگزار شد.

در ابتدای این نشست حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر محمد باقر ربانی با دسته بندی فقه اجتماعی به بیان مباحثی در این زمینه پرداخت و گفت: فقه در یک تقسیم بندی به فقه اجتماعی وفقه فردی تقسیم می شود و فقه اجتماعی نیز به فقه اجتماعی عام وخاص تقسیم می شود.

آن دسته از مسائل اجتماعی- فقهی جدید که از درون جامعه واجتماع متولد شده وفقیه باید بر اساس اجتهاد واستنباط فقهی ، پاسخی متناسب با شرایط زمان ومکان ارائه نماید. نظیر فقه رسانه، فقه ورزش، فقه محیط زیست، فقه شادی، فقه هنرو....اینها همه در حوزه فقه اجتماعی قرار می گیرند.

 وی گفت :  با توجه به رویکرد اجتماعی به فقه شیعه در فقه اجتماعی،لازم است که یک بازخوانی نسبت به اجتهاد صورت گیرد. هدف اجتهاد، تطبیق تئوری اسلام با زندگی است و این تطبیق هم در حوزه فردی و رفتارهای شخصی است و هم در حوزه اجتماعی و جوامع انسانی در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی واقتصادی.

حجت الاسلام والمسلمین ربانی با تاکید بر اهمیت پیشینه ی فقه اجتماعی در قرون مختلف اظهار داشت: پیشینه فقه اجتماعی

    تاریخچه توجه به مباحث فقه اجتماعی را می‌توان از قرن 10 ذکر نمود و "محقق کرکی" را از پیشگامان  فقه اجتماعی نام برد. در دوره صفویه با تشکیل حکومت صفوی در ایران و رسمیت یافتن مذهب شیعه و دعوت علما با درخواست پادشاه صفوی، فقه  اجتماعی و فقه حکومتی، شکل عملی به خود گرفت و"محقق کرکی" از کسانی است که در این زمینه گام‌هایی برداشت و بحث‌هایی از قبیل ولایت فقیه و حدود آن، بحث خراج، مقاسمه، نماز جمعه مورد توجه فقهاء قرارگرفت. لذا، از ابتدای قرن10 توجه فقها از احکام شخصی به فقه اجتماعی و حکومتی معطوف گردید.

وی در ادامه سخنان خود به بیان موضوع فقه اجتماعی  فقه اجتماعی پرداخت و افزود: بخش عظیمی از فقه، فقه اجتماعی است که موضوع آن فعل یک انسان به عنوان یک شخص و یک مکلف خاص نیست، بلکه موضوع فقه اجتماعی، جامعه، امت و مسائل مربوط به آنها است؛ به عنوان نمونه، "حیات" در آیه  «ولکم فی القصاص حیاه یا اولی الالباب»  چه حیاتی است؟ حیات فردی که معنایی ندارد چون حیات فردی مقتول که از بین رفته و قاتل را هم که قصاص می‌کنند، پس حیات او هم از بین می‌رود. در نتیجه، این چه حیاتی است که قرآن بیان فرموده است؟

   پاسخ این است که آن حیات، حیات اجتماعی است؛ به عبارت دیگر، اسلام زنده بودن، حیات و متزلزل نبودن یک اجتماع راجزء اغراض دین و اهداف خداوند متعال مطرح کرده است.

استاد ارجمند در پایان سخنان خود تفاوت های فقه فردی را با فقه اجتماعی مورد بررسی قرار داد و گفت:

   الف)شاخصه اصلی در فقه فردی این است که مسأله محور است.یعنی در بررسی هر مسأله فقهی سایر مسائل مورد توجه قرار نمی گیرد و نگاهی به مجموعه مسائل فقه نیست و ارتباط هر مسأله با مسائل دیگر و با اهداف فقه  مدّ نظر قرار نمی‌گیرد. ولی در نگاه اجتماعی به  فقه، هر مسأله فقهی باید مرتبط با مسائل دیگر فقهی باشد، چه در سطح یک حوزه مثل حوزه خانواده یا در سطح همه مسائل فقهی هم‌عرض و مرتبط با این مسأله. فقیه مسأله مورد نظر را مسأله‌ای جدا از بقیه مسائل فقه نمی‌بیند، بلکه نگاه او به فقه این است که این مسائل به دنبال تأمین اهدافی است و هر گروه از مسائل، با دیگر مسائل فقهی مرتبط است.(مثل لعن در نگاه فردی ونگاه اجتماعی)

   ب)موضوع فقه فردی، فرد مکلف است اما موضوع فقه اجتماعی، جامعه ونهادها وسازمانها است.

شایان ذکر است این نشست با پاسخ به سوالات طلاب حاضر در جلسه به پایان رسید..

 
امتیاز دهی
 
 

خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)


مجری سایت : شرکت سیگما