نویسنده : سر کارخانم زهره نیک پرور
دانش آموخته سطح 4 رشته تفسیر تطبیقی
پذیرفته شده در:دوفصلنامه پژوهشی حکمت بالغه
چکیده:
فطرت، یکی از واژههای کلیدی و مهم قرآن کریم است که ارتباط مستقیم با کلمۀ کانونی «الله» دارد: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» (روم،30) مقاله پیشرو تلاش کرده از طریق دستاوردهای معناشناسی واژگانی، ضمن تحلیل مؤلفههای معنایی فطرت، حوزۀ معنایی فطرت، پیوند معنایی آن را با واژههای همنشین، جانشین و متقابل به شیوۀ معناشناسی توصیفی تبیین و در نتیجه حوزۀ معنایی آن را در قرآن ترسیم کند .بر این پایه، ابتدا معنای اساسی و نسبی این واژه مورد بررسی قرار گرفته است؛ سپس حوزۀ واژگانی آن بر اساس روابط همنشینی و جانشینی و نیز رابطۀ تقابلی بررسی و بازکاوی شده است. معنای اساسی«فطرت»، بر اساس تقدم معنای حسی آشکار شدن، باز شکافتن و در معانی چون آفرینش، سرشت و مانند آن به کار رفته است. در نظام معنایی قرآن، این واژه با واژههایی مانند الله، رب، ولایت، اسلام، ناس و … رابطۀ همنشینی و با واژههایی چون عصیان، طغیان، کفر، شرک و ضلالت رابطۀ تقابلی دارد. از اینرو مقصود از آن آفرینش ویژۀ الهی است که به انسان اختصاص دارد؛ خداوند بر اساس ربوبیت، علم، قدرت و حکمتش چنین خلقتی به انسان عنایت کرده است. پیمودن راه فطرت باعث سعادت انسان میشود. این آفرینش الهی را خطراتی مانند شیطان، هوا و هوس و … تهدید میکند.
واژگان کلیدی: فطرت، معنای اساسی، معنای نسبی، حوزۀ معنایی، همنشین معنایی، جانشینی معنایی، تقابل معنایی