پایان نامه رشته فقه و اصول

حقوق كودكان بي سرپرست و بد سرپرست در فقه اماميه

حقوق كودكان بي سرپرست و بد سرپرست در فقه اماميه

نام نویسنده : مريم آقابزاز

سطح تحصیلی : سطح 3

رشته تحصیلی : فقه و اصول

استاد راهنما : سيد جواد حسيني خواه

تاریخ دفاع : 99/2/11

چکیده پایان نامه : کودکان بی¬سرپرست و بدسرپرست، افراد نابالغی¬اند که با نقص در سرپرستی مواجه¬اند؛ با این تفاوت که کودکان بی¬سرپرست، بنا به هر علت، مسئول و عهده¬دار خود را از دست داده و از سرپرستی و ولایت ولیّ محروم گردیده¬اند؛ اما کودکان بد¬سرپرست، سایه ولیّ و مسئولی که عهده¬دارشان باشد را بر سر خود احساس می‌کنند لکن وی، صلاحیت نگهداری از کودک را ندارد. سوء استفاده از کودکان به دلیل اقتضائات دوران کودکی آسان¬تر از سایرین است و فقدان سرپرست و ضعف سرپرستی در کودکانِ بی¬سرپرست و بدسرپرست، مزید بر این مطلب است. تحقق دو عنوان کودکی و نقصان سرپرستی، موجب گردیده تا اهمیت توجه به این کودکان دو چندان شود و حقوق آنان که در واقع اموری است به نفع ایشان و بر عهده دیگران، از بحث-های مهم حقوق خانواده در مکاتب مختلف محسوب گردد. از این¬رو، جایگاه و حقوق ایشان در فقه امامیه نیز مورد سؤال است. در پژوهش حاضر، با هدف تحقیقی توسعه¬ای و کاربردی به روش داده¬پردازی توصیفی تحلیلی، حمایت¬های فقه امامیه از این قشر، از دو زاویه و نگاه تبیین می¬گردد. در ابتدا، در نگاهی عام و فارغ از خصوص مشکلات جسمی یا معنوی، حل اساسی-ترین مشکلات ایشان که نقصان سرپرستی است، با ایجاد نهاد فرزندخواندگی در حمایت از کودکان بی¬سرپرست و نصب قیّم در حمایت از کودکان بدسرپرست صورت می¬پذیرد. نفقه، اداره اموال، حضانت و زیستن فرزندخوانده با والدین حکمی از حقوق وی بر فرزندپذیر است؛ بر خلاف ارث، ولایت و حرمت نکاح که از حقوق طرفینِ این نهاد محسوب نمی¬شوند؛ چنانچه نکاح، طلاق و تعیین وصی بر کودک، از اختیارات قیّم به شمار نمی¬رود و وظیفه وی، در مواظبت و تربیت، نفقه، اداره دارائی و انعقاد قرارداد بر اموال کودک منحصر است. در نگاه دوم، فارغ از نقصان سرپرستی که نگاهی عام به سرچشمه مشکلات این قشر است، خصوص بزه وارد بر کودک مورد توجه است و شخص بزهکار در جرایم جسمی، به قصاص نفس یا عضو، پرداخت دیه یا ارش و در مواردی به حبس و تعزیر محکوم می¬گردد؛ در جرایم معنوی نیز، به مجازات حدی و تعزیری حکم می¬شود. علاوه اینکه هرگاه حاکم شرع، به علت بزه بر کودک، ادامه سرپرستی را به مصلحت کودک نداند، سرپرست را حقیقی باشد یا حکمی، عزل -می¬کند و شخص دیگری را به این سِمت منصوب ¬می¬نماید یا خود عهده¬دار آن می¬شود؛ خواه بزه وارد بر کودک، جسمی باشد یا معنوی.

واژگان کلیدی : کودک بی¬سرپرست، کودک بد¬سرپرست، حقوق کودک، فرزندخواندگی، قیمومت

پیمایش به بالا