نام نویسنده : سيده معصومه حسيني پناه
سطح تحصیلی : سطح 3
رشته تحصیلی : فقه و اصول
استاد راهنما : مرضيه اسكندرجوي
تاریخ دفاع : 1402/11/1
چکیده پایان نامه : علم در اسلام، جایگاهی بس والا و ارزشمند دارد. در میان علوم، علم فقه، از علوم اصلی و بسیار کاربردی اسلام است؛ زیرا موضوع آن افعال و تروک انسانهای بالغ است، و از همان ابتدای تکلیف مورد نیاز مکلفین میباشد. علم عرفان نیز از علوم اصلی و مهم اسلام بهشمار میرود؛ زیرا موضوع آن اسماء، صفات و افعال خداوند است. عرفا در آثار خود، هدف غایی و نهایی این علم را لقای پروردگار دانسته و راه رسیدن به این مطلوب را دستیابی به کنه و باطن دستورات خداوند میدانند. حال اگر علم فقه و عرفان، که از دو منظر متفاوت به احکام الهی میپردازند، با کمک یکدیگر، به باطن احکام و دستورات الهی دست پیدا کنند، ثمرات بسیار مبارکی بهدست میآید که میتواند مکلفین را هرچه سریعتر به سرمنزل مقصود و سعادت اخروی، و حتی لقای پروردگار برساند. رهاورد درهمتنیدگی این دو علم، استنباط باطنگرایانه است که در سه حوزه «مبانی»، «تصورات» و «تصدیقات» استنباط فقهی، تأثیر گذاشته، آنها را دچار تغییر میکند. متأثر ساختن استنباطات فقهی از انسانشناسی عرفانی، افزایش گستره موضوعات استنباطی، یافتن نظام طولی در تفقه و … از جمله تأثیرات استنباط باطنگرایانه بر روش مرسوم و متداول فقهی است
واژگان کلیدی : عرفان، آیاتالاحکام، طهارت، صلات، صوم