نام نویسنده : لعياسادات عيوضي
سطح : سطح 3
رشته تحصیلی : فلسفه اسلامی
استاد راهنما : علیرضا آل بویه
تاریخ دفاع : 1402/6/21
چکیده پایان نامه : یکی از مسایل حائز اهمیت در جهان امروز فرزندآوری و پیامد آن ازدیاد یا کاهش جمعیت است که دیدگاههای گوناگونی درباره آن از سوی فیلسوفان اخلاق کاربردی مطرح شده است. یکی از آنها دیدگاه «زایشستیزی» دیوید بناتار است. به اعتقاد او، هر کس با به دنیا آمدن همواره با آسیبهای جدی از جمله بیماری، گرسنگی، قطعی عضو، امیال بیپایان و در نهایت مرگ مواجه است و او با توجه به این مصیبت ها میکوشد «غیراخلاقی بودن فرزندآوری» را اثبات کند. به گفته او اکنون که ما بدون اراده خود به این دنیا وارد شدهایم، مجبور به ادامه زندگی هستیم، ولی باید از ورود افراد دیگر جلوگیری کنیم تا آنها دچار مشکلات و مصیبتها نشوند. به عقیده وی «زندگی ارزش آغازکردن ندارد» و این مطلب با «زندگی ارزش ادامهدادن ندارد» متفاوت است. بناتار برای اثبات ادعای خود، از استدلال عدم تقارن لذت و درد بهره میجوید. بناتار با تکیه بر دیدگاه همواره همراه آسیب بودن وجود تصریح میکند «بهتر است هیچ انسان و حتی هیچ موجود با شعور و با احساسی وجود نداشته باشد» و بدینصورت نظریه مشهور «انقراض نسل بشر» را پایهگذاری میکند. وی با اینکه موافق وقوع سریع انقراض است، اما با نابودی دسته جمعی آنها مخالف بوده و تأکید دارد فقط افراد جدید به صحنه وجود وارد نشوند، تا انقراض به تدریج صورت گیرد. به عقیده وی خودکشی روش مناسبی برای تحقق این هدف نیست و حال آنکه یکی از لوازم دیدگاه انقراض نسل بشر است.. او کسب آگاهی را شرط هویت و موجودیت انسان دانسته و معتقد است سقط جنین لازمه دیدگاه «زایشستیزی» و در نهایت «انقراض نسل بشر» میباشد. با توجه به نفوذ و تأثیرگذاری این دیدگاه از یک سو و مغایرت «زایشستیزی» و «انقراض نسل بشر» با قانون طبیعت و مخالفت با هدفمندی خلقت و برتری و ارزش و کرامت ذاتی انسان از سوی دیگر، در این پایاننامه در صدد بررسی و نقد دیدگاه بناتار هستیم و با بیان برخی اشکالات دیدگاه وی از جمله نقص در هستیشناسی و انسانشناسی در صدد اثبات ناکارآمدی استدلالهای او هستیم. در پایان اثبات میشود که انسان دارای ارزش و کرامت ذاتی بوده و فرزندآوری چون خلق ارزش است، ذاتاً دارای ارزش میباشد.
واژگان کلیدی : : بناتار، وجود، آسیب، لذت و درد، فرزندآوری، انقراض، سقطجنین