نام نویسنده : زهرا ناصريان آراني
سطح : سطح 3
رشته تحصیلی : فلسفه اسلامی
استاد راهنما : معصومه اسماعیلی
تاریخ دفاع : 98/6/31
چکیده پایان نامه : ملا رجبعلی تبریزی ( 1505 ه. ق) از فیلسوفان عصر صفوی است كه برخی او را از جمله به دلیل شاگرد میرفندرسكی بودن و تدریس كتب ابن سینا، مشائی خوانده اند. وی معاصر صدرا نیز بوده و بی تردید از اندیشه ها و نظریات او آگاهی داشته، با این وجود در موارد زیادی اندیشه هایش در انتقاد با اندیشه های صدرا قرار می گیرد. ساختار این پایان نامه به دو حوزه تقسیم بندی می شود. در حوزه اول، بررسی تئوری های انتقادی و ابداعی و دست آورد ها و رهیافت های فکری ایشان نسبت به مسائل فلسفی است که در ساحتهای مختلف مباحث وجودشناختی، انسان شناختی و فرجام شناختی تقسیم می شود. و در حوزه دوم در هر فصل به نقد و ارزیابی نظرات ایشان اشاره می شود.محقق ابتدا به بیان جایگاه حکمت تنزیهی ملارجبعلی تبریزی در مقایسه با دیگر حکمتها پرداخته و با معرفی دیگر مکتبها جایگاه حکمت تنزیهی را بیان کرده است. همچنین ماهیت نظام فلسفی اصفهان نیز برای شناخت ریشه ی تفکر ایشان مورد بررسی قرار گرفته است. فلسفه ملارجبعلی مقارن با انتقاد به مبانی و اتخاذهای فلسفی ملاصدراست. برخی از این انتقادات، نقدهای اساسی و زیربنایی است و برخی نیز نقد های سطحی و روبنایی است. از ایرادات و انتقادات ملّارجبعلی تبریزی بر مباحث مختلف در حکمت متعالیه معلوم می شود که وی با ملّاصدرا و افکار او آشنا بوده است. گفتنی است که این گونه نقدهای ملّارجبعلی تبریزی، به طور همه جانبه و عمده، بیشتر حکمت متعالیه، و مبانی نظری فلسفه ی ملّاصدرا را به چالش کشیده اند. ایشان در مسأله اصالت وجود یا اصالت ماهیت از معدود متفکّرانی است که با ادله خاص خود منکر اصاله الوجود می شود و در نهایت قائل به اصالت الماهیه می شود. در مكتب فلسفی ایشان، توجه به دو ساختار هستیشناسی و انسان شناسی قابل اهمیت است.
واژگان کلیدی : : وجود، جعل، ماهیت، انسان شناسی، وجودشناسی