زهرا فراست
چکیده
انسان ها طبیعتاً موجودات اخلاقی هستند مقاله ی حاضر با عنوان تأثیر گستره ی عوامل فیزیولوژیکی بر اختیار اخلاقی ضمن بیان مبانی زیستی مؤثر بر اختیار اخلاقی به تأثیر جنبه های ژنتيك، آناتومى عصبى، فيزيولوژى عصبى، اعصاب غدد درونريز، جنبه هاى خودكار در اختیار اخلاقی انسان می پردازد. با توجه به سابقه نسبتاً اندک تلاش های تجربی برای شناخت مبانی زیستی و تاثیر آن در اختیار اخلاقی، نتایج به دست آمده تحسین بر انگیز است. اما پذیرش تاثیر عوامل زیستی در صفات و رفتارهای اخلاقی دارای دو سطح حداقلی و حداکثری است: اگر احساسات و رفتارها را تا حدودى تحت تأثير فعاليت هاى مغز، اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك، غدد درونريز، متابوليسم درونسلولى، خصلت هاى ژنتيك بدانیم، سطح حداقلی است به عبارتی دیگر مبانی زیستی به عنوان علت ناقصه است. اما در صورتی که عوامل زيستى را، تنها عامل يا حتى مؤثرترين عامل در اختیار اخلاقی لحاظ نماییم و تأثیر ديگر عوامل نظير انتخاب آگاهانه انسانى، شناخت ها و تربيت افراد را لحاظ نکنیم سطح حداکثری است. این دیدگاه حداکثری از سوی روانشناسان اخلاق و فلاسفه اخلاق پذیرفته نیست، هم چنین با مبانی دین اسلام هم هماهنگی ندارد. زیرا از نظر اسلام هم مبانی زیستی علت تامه جهت تعیین سرنوشت انسان نمی باشد. لذا هر انسانی قابل تربیت است.
واژگان کلیدی: اخلاق، همدلی، نوع دوستی، ژنتیک، آناتومی عصبی، هورمون ها.