زینب ابراهیمی

چکیده

فرهنگ های گوناگون مکان های خاص خود را می سازند و کارکردهایی متناسب به آن می بخشند. انسان نیز با فعالیت هاي اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی خود تغییراتی در مکـان ایجاد می کند. تغییراتی که متناسب با افکار و باورها در قالب فرهنگ صورت می پذیرد، به گونه ای که چشم‌اندازهاي فرهنگی متفاوت مکان‎های متفاوت نیز می آفریند. غرب فرهنگی نیز که موضوع نوشتار حاضر است، در محدوده ی مکانی جغرافیای غرب تکوین یافته و مراحل رشد و بالندگی خود را طی کرده است. این پژوهش می کوشد تفاوت های غرب فرهنگی تکوین‌یافته در چارچوب جغرافیایی غرب را با غرب فرهنگی رسوخ‌یافته در خارج از مرزهای جغرافیایی بررسی کند.

هرچند امروزه شبکه های ارتباطی گسترده، مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و هویت فرهنگی انسان ها را در محدوده ی جغرافیایی خود دگرگون ساخته است، به گونه ای که مکان های جغرافیایی نمی توانند چون گذشته عامل تمایزبخش و تفکیک کنندگی را میان فرهنگ ‎ها ایفا کنند و قابلیت های فرهنگی متضمن بقا یا استحلال یک فرهنگ در عرصه های جهانی است و حتی هویت افراد نیز در وابستگی های فرهنگی تعریف می شود. با این وجود غرب فرهنگی که در سایه ی جهانی‎شدن برای حفظ موجودیت خود و همسان سازی و سلطه‌ی فرهنگی بر دیگر فرهنگ ها می کوشد، با مقاومت های درونی فرد در حفظ هویت بومی خویش و تلاش او برای استحلال فرهنگ دیگری مواجه است. فرایند ناگزیر و خودآگاهان های که چیرگی مطلق یک فرهنگ بر سایر فرهنگ ها را به بن بست می کشاند. از سوی دیگر انسان غربی به دلیل نیاز فزاینده به برآوردن خلأهای معنوی و اعتقادی و حضور نیرویی معنابخش در بی نهایت رهاشدگی خود، ناگزیر به عصیان علیه خواهشگری های بی پایان خود و برساخته های نظام های نوین غربی خواهد شد. از این رو غرب فرهنگی حتی در صورت چیرگی بر دیگر فرهنگ ها توسط انسان غربی، دچار اضمحلال خواهد شد.

واژگان کلیدی: غرب فرهنگی، غرب جغرافیایی، جهانی شدن، استحلال فرهنگی.

پیمایش به بالا