زهرا محمودی
چکیده
دوگانۀ ظاهراً متعارض وحدت دینی و کثرات فرهنگی، قومی، اندیشهای، زبانی این سؤال را مطرح میکند که اساساً این کثرات چه نقشی در شکلگیری تمدن توحیدی دارد و آیا این تنوع و تکثر برای وحدت تمدنی مانع به شمار خواهد آمد یا یاریگر این وحدت خواهد بود. وجود این وحدت و کثرت و تعارض ظاهری این دو را میتوان در برخی مباحث قرآنی مانند بطون آیات، سطوح فهم، جری و تطبیق و دیگر مسائل مربوط به فهم قرآن، جستوجو کرد. علاوه بر این مسائل میتوان به آیاتی اشاره کرد که در آنها کثرت و تنوع به عنوان امری ضروری و پذیرفتهشده در دنیای انسانی قرار داده شدهاند. آیاتی که در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد، آیاتی است که در آنها به شرعه و منهاج، شعوب و قبائل، سبل، و در نهایت اسمای متکثر الهی اشاره شده است. این مقاله در پی آن است که با بررسی نسبت میان این کثرات و یگانگیهایی که در مقابل این امور بیان شده، راهی به حل این تعارض ظاهری بگشاید. حل این تعارض ما را در درک بهتر تنوع و تکثر فرهنگی در جوامع امروز و چگونگی بهرهگیری از این تکثرات در راستای وحدت تمدنی یاری خواهد کرد (کثرت به مثابۀ ظرفیت و نه مشکل). بنابراین، میتوان به مقولۀ سبل و صراط در قرآن کریم از نگاه تمدنی نگریست و آیات مربوطه را در سطوح تمدنی بازخوانی کرد.
واژگان کلیدی: وحدت دینی، کثرات فرهنگی، سبل، صراط، تمدن اسلامی.