نام نویسنده: زهره نیک پرور
مقطع: سطح4
رشته: تفسیر تطبیقی
استاد راهنما: علی فتحی
استاد مشاور: محمد رکعی
تاریخ دفاع: 1404/02/01
چکیده رساله: معناشناسی، رویکردی اساسی برای درک واژگان در نظام مفهومی قرآن است. با این علم، افزون بر فهم صحیح واژهها، با کشف حوزه معنایی کلمات و روابط میان کلمات، امکان دستیابی به جهانبینی قرآنی را فراهم میآورد. «فطرت» از واژههای کلیدی قرآن است که شناخت دقیق معنای آن هم به دانش تفسیر کمک میکند، هم میتوان با شناسایی میدان معنایی آن، نقش آن در جهانبینی قرآن را کشف کرد و جایگاه آن را در نظام فکری قرآن آشکار ساخت. در این پژوهش به روش توصیفیـتحلیلی، با رویکرد معناشناسانه و الگوگیری از ایزوتسو، سعی شده است میدانهای معنایی «فطرت» تعیین و تبیین گردد. «فطرت» در اصل به معنای «آشکار شدن»، «شکافتن» و «آفرینش» است که در گذر زمان به «شکافتن طولی»، «ابداع» و «اختراع» گسترش معنایی یافته است. این واژه در قرآن، هم در معانی لغوی و هم در معنای توسعهیافته آن آمده است. بنابر نظریههای واژگانی ساختگرا، مجموعه روابط «همنشینی، جانشینی و تقابل نسبی» در واژه «فطرت»، میتواند معرّف جهانبینی قرآنی باشد. بر اساس یافتههای این پژوهش، «فطرت» در زمینههای خداشناسی با واژگان «الله» و «ربّ»؛ راهنماشناسی با «ولایت» و «هدایت»؛ راهشناسی با «دین»، «اسلام»، «حنیف» و «صراط مستقیم»؛ انسانشناسی با «وجه»، «ناس» و «خلق» و معرفتشناسی با «علم»، «عقل»، «تذکّر» و «استغفار» همنشین است. با توجه به معناشناسی این محور، تمام این مجموعه از شناختهای مربوط به جهانبینی (که دارای ارتباط معنایی هستند) را میتوان امور فطری قلمداد نمود.
واژگان کلیدی: فطرت، معناشناسی ساخت گرا، معناشناسی واژکان قرآن، حوزه واژگانی، مولفه های معنایی