در یک نشست علمی و معرفتی، مباحثی عمیق درباره حقیقت انسان، توحید، عشق به کمال بینهایت و جایگاه عبودیت در نظام خلقت مطرح شد. سخنران این نشست استاد شجاعی در این جلسه به تبیین سیر وجودی انسان و رابطه بنیادین او با خداوند پرداخت و تأکید کرد که انسان در ذات خود عاشق بینهایت است و این عشق، ریشه در فطرت الهی انسان دارد.
مراتب وجودی انسان و نیاز به کمال بینهایت
ایشان با اشاره به مراتب مختلف وجودی—از جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی تا مرحله انسانیت—بیان کرد که در مرتبه حقیقی انسان، ویژگیهایی مانند نفرت از محدودیتها و عشق به کمالات نامحدود جلوهگر میشود.
انسان در این مرحله به صورت فطری جویای علم بینهایت، قدرت بینهایت، زیبایی بینهایت، عزت، لذت و حکومت نامحدود است. این گرایش ذاتی انسان، نشاندهنده آن است که معشوق حقیقی انسان، کمال بینهایت است؛ کمالی که در اصطلاح دینی «الله» نامیده میشود؛ یعنی وجود مطلق و بیپایانی که در سراسر هستی جاری و ساری است.
توحید؛ اعتقاد به یگانگی معشوق
در ادامه، توحید مجدداً به عنوان بنیاد دین تبیین شد. «لا اله الا الله» یعنی هیچ معشوق و مطلوب حقیقی جز بینهایت وجود ندارد و این بینهایت، تنها یکی است.
وی تأکید کرد که همه مخلوقات جلوههایی از ظهور خداوند هستند و معرفت توحیدی یعنی درک حضور بینهایت الهی در هر پدیده و هر لحظه از زندگی.
رابطه انسان با خدا؛ عشق فطری به بینهایت
بر اساس مباحث ارائهشده، انسان به دلیل آنکه از روح الهی آفریده شده، عاشق بینهایت است. انبیاء، اولیاء و مؤمنان نیز به همین دلیل در بالاترین مراتب عشق و معرفت قرار دارند.
به باور سخنران، عشق انسان به کمالات نامحدود در حقیقت عشق به خداوند است، زیرا خداوند همان کمال مطلق است و این عشق، ریشه در ساختار وجودی انسان دارد.
اهمیت معرفت و فهم شخصی در دین
یکی از محورهای اصلی جلسه، نقد دینداری سطحی و ظاهربین بود. استاد شجاعی بیان کرد که دین حقیقی بر پایه فهم، شناخت و معرفت شخصی است، نه تقلید کور و رفتارهای آدابگونه و عادتی.
بدون فهم عمیق توحید و شناخت اسماء الهی، عبادات به پوستهای بیروح تبدیل میشوند. قرآن، دعا و عبادت باید با تدبر، نیت خالص و فهم عاشقانه انجام گیرد، تا انسان را به مقام عبودیت برساند.
عبودیت؛ راه رسیدن به ربوبیت و کمال
استاد شجاعی با اشاره به جایگاه بندگی در روایات و معارف اسلامی گفت:
«عبودیت، گوهری است که باطن آن ربوبیت است.»
انسان در مسیر بندگی خداوند به مدیریت بر نفس، تزکیه، آرامش و در نهایت قرب الهی میرسد.
او تأکید کرد که انسان بدون مربی و استاد الهی نمیتواند استعدادهای بینهایت خود را شکوفا کند؛ همانگونه که در هر هنر و مهارتی نیاز به استاد وجود دارد، در مسیر معنوی نیز وجود یک مربی الهی ضروری است.
رحمت، محبت و رفتار الهی در زندگی روزمره
در بخش دیگری از جلسه، بر ضرورت جاری کردن صفات الهی—مانند رحمت، مهربانی، تواضع و محبت—در خانواده و جامعه تأکید شد.
خداوند رحمان و رحیم است و این صفات باید در رفتار انسان نیز ظهور پیدا کند. غضب و مهربانی باید بر اساس عقل و معرفت باشد، نه از روی هوس و نفسانیت.
توبه، اصلاح نفس و درمان بیماریهای روحی
در پایان نشست، سخنران به اهمیت توبه، بازگشت به خویشتن و اصلاح درونی اشاره کرد. غم، اضطراب و افسردگی، بسیاری اوقات نتیجه بیماری نفس است که تنها با تغذیه روح، معرفت و ارتباط صحیح با خداوند درمان میشود.
این جلسه با تأکید بر این نکته به پایان رسید که انسان باید با معرفت، شناخت صحیح و عشق واقعی وارد مسیر عبادت و بندگی شود. تنها از راه فهم شهودی و علمی توحید، شناخت اسماء الهی و پیروی از مربی الهی است که انسان میتواند به مقام قرب، ربوبیت و کمال انسانی برسد.