طاهره حسن زاده
فاطمه هوشیاری
همزمان با آغاز نزول آیات قرآن، وجود روایات تفسیری زمینه ظهور تفسیر روایی را به وجود آورده و در سیر تاریخی خود، تحولات مختلف را پشتسر گذاشته است. بر این اساس، شماری از عالمان فریقین این دست روایات را تنها راه رسیدن به مدالیل و مفاهیم آیات قرآن دانستهاند. در مقابل، گروهی معتقدند قرآن فقط بهوسیله خودِ قرآن تفسیر میشود. همچنین گروهی دیدگاه سومی را برگزیدهاند؛ مبنی بر اینکه در تفسیر قرآن علاوه بر خودِ قرآن، بینیاز از روایات نیستیم. نگارنده این مقاله پس از بررسی این دیدگاه ها با نقد دیدگاه اول و بررسی دیدگاه دوم و سوم و به طور خاص، دیدگاه علامه طباطبائی و آیتالله فاضل لنکرانی، دو دیدگاه اخیر را در عمل همراه و هماهنگ مییابد و دیدگاه سوم را جمع بین دیدگاه اول ودوم میداند. علامه طباطبائی و آیتالله فاضل لنکرانی با اینکه تفسیر قرآن به قرآن را پذیرفتهاند، حضور سنت و روایات را در عرصه های احکام، قصص و معاد، امری مسلم میدانند.
واژگان کلیدی: روایات تفسیری، حجیّت روایت، تفسیر قرآن، تفسیر روایی.