جمعه 10 فروردين 1403  
(مهار تورم، رشد تولید)
نشست های فرهنگی اخلاقی
چهارشنبه 21 بهمن 1394 نشست خانوادگی با موضوع «نشانه های سلامت در خانواده و عوامل تضعیف و تقویت آن»
مطالعات مختلفی که در سال های اخیر در حوزه خانواده انجام شده نشان می دهد که خانواده ها اساسا می توانند با چالش های مختلفی در اقتدار همراه باشند. هر خانواده ای بر اساس این تحقیقات در هنگام تکوین و تشکیل، پنجاه درصد امکان فروپاشی را تجربه خواهد کرد. یعنی ریسک اضمحلال و از هم پاشیده شدن خانواده در ابتدا پنجاه درصد خواهد بود. بعضی اوقات این ریسک خیلی بالاتر و بعضی وقت ها متوسط است.
چه عواملی باعث می شود در خانواده امکان جدایی یا امکان مشکل آفرینی وجود داشته باشد؟ یا چه عواملی باعث می شود ما در خانواده از سلامت بالا و بیشتری برخوردار باشیم. من نتیجه تحقیقات را در دو بخش عرض می کنم؛ خانواده هایی که از سلامت برخوردار هستند و خانواده هایی که از سلامت بر خوردار نیستند. مطالعات مختلف نشان داده که معمولا خانواده هایی که از سلامت ارتباطی برخوردار نیستند حتی سیستم بدنی آنها دچار مشکل خواهد بود. یعنی بعضی از آزمایش ها نشان می دهد کسانی که در خانواده شان دچار مشکل هستند امکان ابتلا به سرما خوردگی و دیگر بیماری ها در آن ها پنج تا هفت برابر بیشتر از خانواده سلامت محور است. [به عبارت دیگر] طول عمر انسان هایی که در خانواده های سالم زندگی می کنند بیشتر از طول عمر افراد در خانواده های ناسالم است و حداقل چهار تا شش سال عمر بلندتری دارند.
سلول های دفاعی در خانواده هایی که از سلامت کمتری برخوردار هستند کمتر فعالیت می کنند و یا فعالیت قابل ملاحظه ای را نخواهند داشت در مقایسه با خانواده هایی که از سلامت خوب برخوردار هستند. مساله دیگر ، افت تحصیلی فرزندان در خانواده های در خانواده های فاقد سلامت است. علی رغم این که ممکن است از لحاظ بهره هوشی خوب باشند. یعنی در بیست سال گذشته بعضی از پژوهش ها نشان می دهد از بعضی بچه هایی که تست آی کیو گرفته اند و هوش آن ها بالا است، علی رغم اینکه تست نشان می دهد از نظر هوشی بالا هستند، اُفت تحصیلی بالایی را نشان می دهد و این افت تحصیلی رابطه مهمی خواهد داشت با رابطه های ناسالمی که در خانواده ها وجود خواهد داشت.
چه ویژگی هایی باعث می شود که خانواده سلامت محور از خانواده های ناسالم جدا بشوند؟ ویژگی هایی بر اساس تحقیقات کسانی مثل جان گاتمن که در دانشگاه واشنگتن در سیاتل در طی پانزده سال کار شده، که نشان می دهد چه ویژگی هایی سلامت را در خانه تقویت و چه ویژگی هایی آن را تضعیف می کند. یکی از مهم ترین ویژگی هایی که باعث شکوفایی محبت در خانواده ها و ازدیاد سلامت آن می شود موضوع اعتماد است؛ به هر میزان که بین اعضای خانواده و همسران اعتماد بیشتری وجود داشته باشد و این اعتماد در نگاه و رفتار و وجود آن ها بیشتر نمود داشته باشد، خانواده از سلامت بیشتری برخوردار خواهد بود.
یکی از مهمترین شاخص های مرتبط با سلامت و خانواده توضیع و تقسیم ارتباط در برخوردها و رفتارهاست. به هر میزان که فضای خانوادگی همراه با سوءظن، بدبینی باشد آرامش در آن خانواده ها کمتر خواهد بود.
یک پدیده دیگری در خانواده های مسموم وجود دارد و آن این است که به هر میزان که پیام هایی که بین همسران رد و بدل می شود منفی باشد، در این خانواده ها آرامش کمتر خواهد بود و نکته مهمی که در تحقیقات نشان داده شده این است که وقتی همسران به رد و بدل پیام های منفی و پرتنش و پراضطراب می پردازند، همسر این پیام منفی را با شدت بیشتری برمی گرداند و این شدت بیشتر در نهایت باعث تنش و درگیری بیشتر در خانواده و ایجاد خصومت می شود. خصومت بین افراد خانواده به هر میزان که بیشتر شود سلامت خانواده پایین تر می آید. در مقابل به هر میزان که صمیمیت بین افراد خانواده گسترده تر شود رابطه ها از استحکام بیشتری برخوردار خواهند بود و بالا بودن صمیمیت ملازم با پایین آمدن خشونت در خانواده چه از نوع کلامی و چه از نوع رفتاری است.
صمیمیت خود رابطه دارد با چند عامل که یکی از آن ها عبارت است از این که همسران در داخل خانه تا چه اندازه محبت و دوستی را چه از نوع کلامی و چه از نوع رفتاری به هم نشان می دهند. در فرهنگ دینی ما این نکته به صورت خیلی عمیق تر و گسترده تر مورد توجه قرار گرفته؛ روایتی از پیامبر اسلام(ص) نقل شده که محبت را به همسرانتان ابراز کنید. و ابراز کلامی محبت اثر بسیار مثبتی خواهد داشت. در استحکام پیوندها، به هر میزان که رابطه ها بر اساس محبت شکل بگیرد و این محبت ها ابراز شود، پایه های خانواده محکم تر خواهد بود. عامل دیگری که با صمیمیت رابطه مستقیم دارد این است که ما در خانواده دو نوع تضاد داریم. یکی تضادهایی که قابل حل شدن است و دیگری تضادهایی که حل شدنی نیستند، این هم در خانواده های سالم وجود دارد و هم در خانواده های غیر سالم؛ یعنی در خانواده هایی که سالم هستند هم این طور نیست که هیچ تضادی وجود نداشته باشد، بلکه تضاد همیشه هست؛ اما نوع برخورد با این تضادها در خانواده های سالم متفاوت از نوع برخورد خانواده های ناسالم است.
یکی از مولفه هایی که در خانواده های سالم کمک می کند که همسران نسبت به تضادهای غیر قابل حل، رفتار معقولی داشته باشند؛ به پدیده «پذیرش» برمی گردد. یعنی آنها می پذیرند که مثلا همسر من از لحاظ رفتاری این گونه است. خود این پذیرش مبتنی بر آگاهی، کمک می کند که آن تضادها زیاد برجسته نشود و بیشتر به مشترکات بپردازند. و به هر میزان که مشترکات در خانواده ها برجسته شود، صمیمیت ها بیشتر آشکار خواهد شد و به هر میزانی که اختلافات برجسته شوند، فاصله ها بیشتر می شود.
در خانواده های سلامت محور اکسیژن عاطفی بالاست. به هر میزان که اکسیژن عاطفی در خانواده پایین بیاید، امکان آسیب های مختلف در آن خانواده بیشتر خواهد بود. برعکس در خانواده هایی که سلامت محور نیستند اکسیژن عاطفی پایین است و این امکان آسیب های مختلف را در خانواده بیشتر می کند.
چه عواملی اکسیژن عاطفی را پایین می آورد؟ حداقل 4 عامل وجود دارد که می تواند جزء شاخص های طلاق هم محسوب شود. [لذا] مطالعات نشان می دهد با بررسی روابط خانواده ها می توان احتمال طلاق در آن خانواده ها را پیش بینی کرد. مولفه اول تحقیر بین اعضای خانواده است.
در خانواده، هر قدر تحقیر و استهزا بیشتر باشد، امکان آسیب بیشتر خواهد بود. تحقیر گاهی مستقیم است مثلا با نگاه "عاقل اندر سفیه"، گاهی با پریدن وسط صحبت، یا با گوشه و کنایه یا تحقیر خانواده طرف مقابل. گاهی [نیز] غیر مستقیم است. یکی از عوامل تحقیر نوع نگاه است. مطالعات گاتمن نشان می دهد که اگر 10 دقیقه تعاملات همسران را زیر نظر بگیریم؛ می توان تا 96 درصد احتمال طلاق را در بین آنها تشخیص داد.
یکی از این مؤلفه ها به نگاه های آکنده از تحقیر برمی گردد. امیرالمؤمنین در نهج البلاغه می فرمایند: هنگام چریدن شترها بچه هایشان را از آنها جدا نکنید، هنگام دوشیدن شیر ناخن هایتان را کوتاه کنید، آنها را از فضاهای سرسبز عبور دهید. این ها نشان می دهد که اسلام حتی به حیوانات هم نگاه عاطفی دارد. گاهی در برخی خانواده ها، همسران از نظر فکر و استعداد در سطح بالایی هستند، اما از نظر روحی نمی توانند رابطه ایجاد کنند. گاهی فرد به قدری در خود و شغلش غرق می شود که نمی تواند با اعضای خانواده ارتباط بگیرد، که این خود نوعی تحقیر است. هر قدر تحقیر و استهزاء بیشتر باشد، یک واکنش دیگر به نام رابطه تدافعی بوجود می آید.
وقتی در خانواده رابطه ها تدافعی شد، اکسیژن عاطفی کمتر خواهد شد و اعضاء همیشه در حالت گارد هستند. یا به دنبال مچ گرفتن هستند و یا به دنبال این هستند که کسی نتواند مچ آنها را بگیرد. بنابراین آرامش، که اصلی ترین هدف خانواده است و " لتسکنوا الیها " [در این خانواده ها] بسیار بسیار پایین خواهد بود. امام صادق (ع) می فرمایند: دو سوم زندگی تغافل است. تغافل یعنی آگاه بودن از موضوعی و در عین آگاهی به روی خود نیاوردن. که خیلی می تواند در خانواده کمک کند. دانشمندان خارجی به این نتیجه رسیده اند که در برابر تضادهای غیر قابل حل یا چالش های بسیار بالا به هر میزانی که از تغافل بیشتری برخوردار باشیم اکسیژن عاطفی بیشتر خواهد شد. گاهی اگر بخواهیم به عنوان محاسبات سود محور به خانواده نگاه کنیم اکسیژن عاطفی را کاهش خواهیم داد.
عامل دیگر ستیزه جویی های عاطفی است.در هر خانواده، از بدو تشکیل همسران می توانند دعوتی را برای تعامل به همراه داشته باشند. تمنای تعامل در هر خانواده می تواند وجود داشته باشد. وقتی همسر یک تقاضا می کند، همسر دیگر می تواند سه پاسخ به او بدهد که باعث افزایش یا کاهش اکسیژن عاطفی شود:
-         پاسخی مبتنی بر استقبال عاطفی با زمینه پایین،
-         پاسخی مبتنی بر استقبال عاطفی با ظرفیت بالا، که باعث افزایش اکسیژن عاطفی می شود.
-         پاسخی مبتنی بر ستیزه جویی عاطفی که هر قدر شدتش بالاتر باشد، اکسیژن عاطفی کمتر خواهد شد.
مطالعات نشان داده در همسران موفق، ظرف 10 دقیقه، 70 تا 80 بار تقاضای تعاملی وجود دارد. چه کلامی و چه غیرکلامی. در خانواده های ناسالم این میزان 20 تقاضا است. بنابراین پیوندها محکم نخواهد بود. هر قدر تقاضاهای تعاملی با شکست روبرو شود، استحکام خانواده ها کمتر و فاصله بین همسران بیشتر می شود. یکی از مواردی که در جهان دیده می شود اینست که همسران زیر یک سقف باشند اما نباشند، در خانه هستند اما نیستند. یکی از عوامل ایجاد این نبودن اینست که هر کس با گوشی موبایل خود مشغول است و هر کدام دور از هم هستند. نام این پدیده اعتیاد اینترنتی است که هر قدر در خانواده صمیمیت کمتر باشد این اعتیاد بیشتر رایج خواهد بود. یعنی انسان ها به جای اینکه بیشتر تقاضاهای تعاملی بین خود انجام دهند، فضاهای آنها به طرق مختلف با فضاهای مجازی همراه خواهد بود. افزایش اکسیژن عاطفی سبب افزایش احساس حضور در خانواده می شود. بنابراین در خانواده های سلامت محور حضور نه فقط فیزیکی بلکه حضور عاطفی بیشتر خواهد بود.
در خانواده هایی که حضور عاطفی کمتر است، افراد "هستند"؛ اما "نیستند". و توجهی به قضایا نمی کنند. همسران می توانند در هر تعاملی استقبال عاطفی یا ستیزه جویی عاطفی را نشان دهند. چون خانواده در هر لحظه می تواند این تعاملات را بصورت مثبت یا منفی تجربه کند، در طول زمان این مجموعه در حافظه افراد می تواند به مجموعه ای تبدیل شود که تنش های درونی را بوجود آورد و انسان ها را از همدیگر دور کند. وقتی دور شدند به پدیده ای به نام جدایی عاطفی می رسند،
طلاق عاطفی اصطلاح درستی نیست، چون در صورت طلاق دیگر در کنار هم بودن امکان پذیر نیست. وقتی جدایی یا دوری عاطفی در خانواده اتفاق بیافتد، آسیب ها در خانواده بیشتر می شود.
یکی از شاخص های مهم در خانواده در ارتباط با اکسیژن عاطفی نحوه حرف زدن افراد است. نرم افزاری وجود دارد که وقتی افراد به صحبت کردن می پردازند می تواند آن را به 70 مقوله روانشناختی ترجمه کند.
یعنی از هر جمله ای یک رفتار روان شناختی برداشت می شود که از آن یک الگو بوجود می آید. بر اساس نوع استفاده از افعال و ... .
به عنوان مثال وقتی انسان ها بیمار می شوند استفاده آنها از ضمیر من کمتر می شود. با عدم استفاده از ضمیر من به نوعی بیماری را از خود دور می کنند. مطالعات نشان می دهد هر قدر افراد از ضمیر من استفاده کنند افسردگی بیشتری در رفتارشان وجود دارد. شاعرانی که در اشعارشان بیشتر از ضمیر من استفاده کرده اند امکان خودکشی بیشتر برایشان وجود دارد.
همچنین وقتی حوادث اجتماعی رخ می دهد بیشتر از ضمیر ما استفاده می شود. به کمک همین نرم افزار مشخص شده است وقتی افراد دروغ می گویند کمتر از ضمیر من استفاده می کنند. یکی از کاربردهای این برنامه در خانواده اینست که خانواده هایی که سلامت پایین تری دارند ضمیر ما در بین آنها کمتر استفاده می شود و بیشتر ضمیر تو به کار می رود. دوم اینکه وقتی از گذشته صحبت می کنند؛ پر از ویژگی های منفی و افعال سلبی و زمینه هایی است که نشانگر خستگی و رنجیده خاطر بودن است. این خانواده ها حتی خاطرات مثبت خود را مثبت به خاطر نمی آورند و چیدمان کلمات هم بار منفی دارد.
برعکس خانواده های سلامت محور در گفته هایشان از امید و امیدواری بیشتر صحبت می کنند.
در چالش ها و برخورد ها امید بیشتری وجود دارد. پدیده دیگری که در خانواده های سلامت محور وجود دارد، پدیده تحسین و تمجید است. هر قدر در خانواده اکسیژن عاطفی بیشتری وجود داشته باشد، همسران بیشتر از همدیگر تمجید می کنند، حتی در رد وبدل کردن پیام های معمولی. اما وقتی اکسیژن عاطفی پایین باشد تحسین و همدلی وجود ندارد و به جای آن اشتعال یعنی ستیزه جویی و فرصت برای سوزاندن بیشتر خواهد بود. امیرالمؤمنین می فرمایند: خودتان را ملزم به "تودّد" کنید، که یک معنای آن دوست داشتن است. در خانواده هایی که سلامت محور نیستند پدیده استغراق هیجانی وجود دارد.
انسان ها به واسطه های مختلف چنان غرق در هیجان می شوند که به چیز دیگری توجه نمی کنند و این باعث دوری همسران می شود. حضرت امیر می فرمایند: اگر همسر شما به عزیزان و نیکان شما دشنام داد، شما به آنها دشنام ندهید، تا فضای مرتبط با اکسیژن عاطفی تقویت شود. وقتی در خانواده ارتباط ها منفی می شود بر اساس تحقیقاتی که روی مغز انجام شده باید سه اتفاق مثبت رخ دهد تا آن منفی جبران شود. مطالعات گاتمن نشان می دهد باید پنج عامل مثبت اتفاق بیفتد تا آن عامل منفی جبران شود. در خانواده های سلامت محور پدیده مهمی به نام تلاش برای تعمیر وجود دارد.
وقتی وسایل منزل خراب می شود سریع به تعمیرکار مراجعه می کنیم اما وقتی در خانواده روابط خراب می شود، کمتر به آنها توجه می کنیم و زمانی توجه می کنیم که خیلی دیر شده است. از فرمایشات امام صادق (ع) است که تلاش کنید امروزتان از دیروز؛ و فردایتان از امروزتان بهتر باشد. این به معنای تلاش برای بازنگری و اصلاح در فضای خانوادگی است. کم شدن جاذبه های ظاهری در خانواده باعث کاهش اکسیژن عاطفی می شود. امام رضا (ع) از پیامبر نقل می کند: همسران باید در منزل به زیباترین و شایسته ترین وجه برای همدیگر حاضر شوند. کم شدن جاذبه های فیزیکی در خانواده می تواند جدایی ایجاد کند.
در بررسی طلاق هم، یکی از فضاهایی که می تواند نقش داشته باشد بی توجهی به این معناست. پیامبر می فرمایند: دو رکعت نماز با مسواک و استعمال بوی خوش از هفتاد رکعت نماز بدون مسواک و عطر بالاتر است. همچنین اگر به خاطر سختی ها نبود، مسواک زدن را بر امتم واجب می کردم. جاذبیت های فیزیکی می تواند در خانواده نقش مهمی داشته باشد. به هر میزان که این جاذبیت ها بالاتر باشد اکسیژن عاطفی بالاتر خواهد بود.
جاذبه ی دیگر کلامی است که می تواند به دافعه تبدیل شود، مانند تحقیر و توهین و استهزاو ... . با افزایش این دافعه و کاهش جاذبه فیزیکی مشکل بزرگی در ارتباطات خانوادگی بوجود خواهد آمد. برای زوج های جوان وجود فرزند عامل بیشتری برای جدا کردن است.
به این معنا که زوجین که با هم فاصله دارند وجود این فرزند با ایجاد فضای مورد نظر خود فاصله بین آنها را بیشتر می کند. مدیریت در رابطه ها همراه با جاذبه های رفتاری و کلامی و فیزیکی می تواند فوق العاده تاثیر داشته باشد در اینکه این نگاه همراه با محبت و صمیمیت و اعتماد در خانواده باشد و اکسیژن عاطفی را بالا ببرد و افراد می توانند از لحاظ عاطفی به همدیگر نزدیک بشوند. در خانواده ها ممکن است بجای اینها سرزنش و کنترل و نصیحت افزایش پیدا کند و این کنترل ها و صرفا نصیحت کردن به جای همدلی و همراهی فضای عاطفی خانواده را با چالش های بزرگ روبرو کند.
نکته دیگر اثر زایگارنیک است. روانشناسی که پی برد اگر انسان ها کار های ناتمام داشته باشند، این کارها ذهن آنها را اشغال خواهد کرد. به هر میزان که ذهن از لحاظ هیجانی درگیر باشد، در حوزه هایی که از لحاظ عاطفی مورد توجه قرار نگرفته اند فضای ارتباطی از پویایی کمتری برخوردار خواهد شد. همسران به واسطه خانواده های پیشین و به واسطه تجربیات پیشین ذهن آنها می تواند از لحاظ هیجانی درگیری بیشتری داشته باشد. این درگیری ها همراه با اضطراب ها و تنش ها و تشویش ها می تواند ناخودآگاه در فضای ارتباطی دخالت کند. یعنی فرد کاری را انجام می دهد که خود دلیل انجام آن را نمی داند.
هر قدر در خانواده پذیرش مبتنی بر محبت بیشتر باشد امکان اصلاح در این حوزه ها بالاتر خواهد بود. هر قدر در خانواده تعامل های مبتنی بر پذیرش صمیمیت محور داشته باشیم انسان ها امکان رشد و اصلاح را بهتر می توانند تجربه کنند. در خانواده هایی که سلامت محور نیستند نه تنها امکان رشد وجود ندارد این رشد همراه اضطراب و تنش خواهد بود.
نکته دیگر این است که در کنار مهارت های ارتباطی که به برخی از آنها اشاره شد همسران به هر میزان که از خانه های آبادتر از نظر درونی برخوردار باشند رشد خانوادگی بیشتر خواهد بود. " و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا " هر قدر خانه درونی همسران خراب تر باشد، هر چند که این تکنیک ها را بلد باشند، زیاد تاثیری نخواهد داشت.
بنابراین بحث مهمی که امروزه مطرح است به هر میزان که رشد معنوی خانواده بالاتر باشد تعامل ها پویاتر و خلاق تر و سلامت محورتر خواهد بود. خانه درون انسان ها به هر میزان با تخریب و آشفتگی همراه باشد مشکل بیشتر خواهد بود. خانه درونی انسان به هر میزان با معنویت عجین باشد روی اعتماد به نفس و امنیت درونی آنها نقش بیشتری خواهد داشت و باعث ایجاد پویایی بیشتری می شود و اثر گذاری در فضاهای مختلف خواهد داشت. هنگامی که پیامبر برای نماز شب بیدار می شدند، اگر همسرشان بیدار بود، با وی گفت و گو می کردند. خانه های درون اگر آباد باشد مدیریت ارتباط بالاتر خواهد بود و هر قدر آشفته باشد استرس و مشکلات فردی بیشتر خواهد بود.
بسیاری از پژوهش های اخیر نشان می دهد 96 درصد از سلامت در خانواده، با "کیفیت ارتباط" رابطه دارد. یعنی کیفیت ارتباط می تواند سلامت یا بیماری خانواده را در پی داشته باشد. به همین دلیل در کنار مهارت ها و بایستگی ها و شایستگی های مرتبط با حوزه های خانوادگی همسران، به هر میزانی که عمیق تر روی خانه های درونشان کار کنند و از انبساط بالاتر برخوردار باشند، روی ارتباطات بین فردی آنها تاثیر خواهد گذاشت. ابن سینا معتقد است کسانی که به نگاههای عارفانه و مقامات بالا از لحاظ وجودی دست پیدا می کنند نه از لحاظ سوری چند ویژگی پیدا می کنند.
یکی از این ویژگی ها این است که می توانند آگاهانه خود را از روزمرگی ها دور کنند. از مشغله ها و درگیری ها می توانند خود را منفک کنند. که نماز یکی از زیباترین تجلیات حضور است. بعد می گوید این ها به اندازه ای- درجه ای- از هشیاری، شعور و فراست می رسند و ابتسام در آنها بسیار بالا خواهد بود. حضرت زهرا (س) می فرمایند: یکی از نشانه های مومنان پویا این است که چهره هایشان آکنده از مهر و محبت و منبسط آنهاست. که در خانواده هم تجلی مهمی خواهد داشت. نگاه هایی که ردوبدل می شود، نگاههای پر از محبت و لطافت رفتاری خواهد بود.
مطالعات نشان داده وقتی در ارتباط مؤلفه های ارتباط را خرد می کنیم. چیزی که در عمل نشان می دهیم تاثیرگذار است؛ نه چیزی که می گوییم. ابتسام درونی و بیرونی از مهمترین ویژگی های تاثیرگذار در خانواده است و تواضعی که در فضاهای ارتباطی نقش آفرینی خواهد کرد. کبرزدایی از مهمترین عواملی است که در خانواده احساس فروتنی و فراتنی را کنار می زند تا انسان ها بتوانند یک رابطه شایسته را با هم برقرار کنند. ما در فرهنگ دینیمان یک پدیده زیباتر به نام عجب زدایی داریم. کبر بین فردی و عجب درون فردی است. عجب زدایی و کبر زدایی انبساط در خانواده ایجاد خواهد کرد. این انبساط باعث می شود فضای ارتباطی بتواند همراه با شادی و نشاط در خانواده باشد.
هر قدر نشاط در خانواده بیشتر باشد، تعامل ها بیشتر خواهد بود. یکی از نشانه های عدم سلامت در خانواده فقدان تعامل است. برخی به اشتباه فکر می کنند منظور از تعامل در سلامت محوری، صرفا صحبت کردن است. تعامل های پویا و سلامت محور، در قلمرو صمیمیت و محبت و نشاط محوری اتفاق می افتد. خانواده سلامت محور؛ خانواده نسیان محور و غفلت محور نیست. خانواده حاضر و حضور محور است.
حضور به هر میزان در خانواده بیشتر باشد، اثرگذاری آن در کیفیت روابط خانواده بیشتر خواهد بود. حتی ممکن است انسان ها به واسطه اشتغال همیشه در کنار هم نباشند؛ اما همین که چند دقیقه با هم صحبت می کنند این حضور آنقدر از عمق و پویایی برخوردار باشد که بتواند در رابطه تاثیر بسیار مهمی داشته باشد. پاسخ ها بر اساس این تعامل ها می تواند فضاهای مثبت را بوجود آورد و باعث انبساط شود.
 
امتیاز دهی
 
 

خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)


مجری سایت : شرکت سیگما