شنبه 8 ارديبهشت 1403  
(مهار تورم، رشد تولید)
ویژه نامه ارتحال ملکوتی امام خمینی(ره) و قیام خونین 15 خرداد



زندگی نامه حضرت امام خمینی (ره)
در بیستم جمادی الثانی سال 1320ه.ق همزمان با سالروز میلادخجسته کوثر ولایت دخت گرامی پیامبر(ص) در شهرستان خمین در خانواده علم وجهاد و زهد و سداد فرزندی به دنیا آمد که نامش را روح الله نهادند. پدر بزرگوارش عالمی مبارز و مجاهدی دلسوخته بود که همتش حمایت از مردم ستمدیده و زجرکشیده و خانه اش مامن بی پناهان بود. و سرانجام آن بزرگمرد درمبارزه با یاغیان و طاغیان زمان در حالی که پنج ماه بیش از ولادت روح الله نمی گذشت به شهادت رسید. در یتیم اسلام، دوران کودکی و نوجوانی را در دامن مطهر مادری نمونه بنام «هاجر» و نزد عمه مکرمه اش سپری کرد و در مکتب برادر بزرگوارش و دیگر اساتیدبه تعلم پرداخت. از کودکی با نبوغی سرشار به فراگیری علم دین همت ورزید و درسن 18 سالگی برای کسب معارف الهی از مکتب آیه الله العظمی حائری یزدی به حوزه علمیه اراک هجرت کرد و با فراگیری علم دین و تهذیب و تهجد در پی یافتن حقیقت ناب سر از پا نمی شناخت و از همان آغاز جوانی دل در گرو حق تعالی نهاد و از هرچه رنگ تعلق داشت فاصله گرفت به گونه ای که مورد تحسین و شگفتی استادان خویش واقع شد. نفوذ کلام قدسی اش که از سرچشمه فیض ازلی الهام می گرفت، بزودی از وی استادی توانا و مرشدی و مرادی الهام بخش به جامعه ارائه داد
امام خمینی(ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
امام خمینی در راه مبارزه و مقابله با ظلم و ستم شاهنشاهی، ادای تکلیف و عمل به وظیفه الهی را سرلوحه و اساس کار خویش قرار داده بود، لذا بدون هیچ چشم داشت و امیدی به پیروزی ظاهری وارد میدان نبرد با طاغوتیان زمان شد. به بیانی دیگر، مبارزه ی امام مبارزه ای دینی و معنوی بود که انگیزه و اصول و قواعد آن از قرآن و سنت پیامبر و ائمه ی اطهار گرفته شده بود و از این رو هیچ گونه شباهتی با حرکت سیاستمداران حرفه¬ای نداشت. مبارزه از نظر امام نه یک جنگ قدرت، بلکه یک وظیفه و تکلیف شرعی بود، لذا شکست و پیروزی ظاهری مایه ی یأس و ناامیدی و غرور نمی گردید.
طرح نظریه ی ولایت فقیه و ارائه ی راهکارهای عملی برای مبارزه در راه دستیابی به آن، یکی از مهم ترین اقدامات امام رحمةالله علیه در دوران تبعید بود و همین نکته است که نظریه ی امام رحمةالله علیه را از نظرات علمای هم عصر خود متمایز می کند؛ امام رحمه الله علیه برخلاف آنها نه تنها تشکیل حکومت مبتنی بر ولایت فقیه را ممکن می دانستند، بلکه آن را لازم و فراهم کردن شرایط تشکیل آن، از جمله قیام علیه حکومت جائر را واجب می دانستند. این در حالی است که بسیاری از فقها، پذیرش ولایت را در صورتی برای فقیه واجب می دانستند که شرایط تشکیل حکومت فراهم باشد، ولی فراهم کردن این شرایط و مقدمات را بر فقیه واجب نمی دانستند. برای مثال، مرحوم نائینی، از نظریه پردازان انقلاب مشروطه، با اینکه ولایت را از آن فقها می دانست، ولی آن را عملی نمی دانست. لذا به نظریه ی مشروطه روی آورد.
ابعاد شخصیتی امام خمینی(ره)
حضرت امام از جهت جامعیت و کمال، پس از انبیای الهی و ائمه معصومین، بی شک از شخصیت های نادر بلکه بی نظیر بوده اند که مانند اجداد طاهرین خود، اوصاف و کمالات به ظاهر متضاد را در خود یکجا داشتند و نیز در رشته های گوناگون از جمله فقه و فلسفه، عرفان و سیاست، از بهترین های زمان خود بودند. در بعد عملی جامعیت شگفت انگیز حضرت امام، شخصیت او را به الگوی بی نظیر کمال و وارستگی تبدیل کرده بود. از سوی دیگر در زمینه زهد و دنیاگریزی پیشتاز بود. زهد ایشان چیزی نیست که بر کسی پنهان باشد. او در اوج ریاست و قدرت، همچون فقیری تهیدست زندگی می کرد. خوراک و پوشاک و مسکن او از افراد عادی مردم ساده تر بود و اصرار بسیار زیادی بر ساده زیستی و زهد و قناعت می ورزید؛ که در این زمینه مطالب بسیار از ایشان مشاهده و نقل شده است. در عین زهد و دنیاگریزی همیشه از احوال جامعه خویش و سایر جوامع با خبر و بر مشکلات اجتماعی و سیاسی مردم خویش و سایر ملتها بخوبی واقف و آگاه بود. همواره در اندیشه مستضعفان و محرومان بود و از مشکلاتی که برای مظلومین و محرومان، در سراسر جهان توسط مستکبران و ستمکاران به وجود می آمد، احساس رنج و درد می کرد. تصمیم گیریهای سیاسی بموقع، سخنرانیهای موثر و شورآفرین و اعلامیه های حساب شده و پر نفوذ ایشان، همگی نشانه ای از تشخیص دقیق شرایط سیاسی و اجتماعی و آشنایی دقیق ایشان با روحیه ها و نیازها و مشکلات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی جامعه بود.
مقام معظم رهبری، خلف صالح امام خمینی(ره)
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، مجدد اسلام در جهان مادی و ظلمانی قرن بیستم، حضرت امام خمینی قدس سره، با دلی آرام و قلبی مطمئن به سوی رفیق اعلی سفر نمودند و ملت با ناباوری، غم سنگین فراغ امام را بر دوش خود احساس کرد. دشمن مستکبر و کینه توز که سالها خود را برای چنین لحظه هایی آماده ساخته بود، به گمان خام خود، به مقصود نزدیک شده بود. اما دو عامل بسیار مهم در کنار هم، اسباب شکست، خواری و ناامیدی دشمن و امید و شادمانی مؤمنان و مستضعفان را فراهم کرد. حضور ده میلیون عزادار در بزرگترین تشییع و خداحافظی، توفانی از اراده میلیونی مردم را در حفظ دستآوردهای انقلاب اسلامی و اظهار ارادت، محبت و اطاعت از رهبری انقلاب را به وجود آورد. توفانی که همچون طوفان «طبس» که هواپیماهای تجاوزگر را در هم کوفت، امیدهای دشمن را به یاس مبدل نمود. در کنار حضور خیره کننده مردم عزادار و ماتم زده، اجلاس فوق العاده مجلس خبرگان رهبری و تصمیم گیری سریع و قاطع و انتخاب صحیح و درست آنان، انقلاب اسلامی را صاحب سکانداری امین، با تقوا، بادرایت، شجاع و مدیر کرد. در واقع یک روز هم، انقلاب و ملت بدون رهبر و نقطه امید به سر نبرد و رحمت واسعه الهی، آن حضور عجیب و بی سابقه را به بار نشاند. به این ترتیب، دوره دوم ریاست جمهوری مقام معظم رهبری به پایان نرسید. امام از میان ملت رخت بربست و خلف و شاگرد و مرید صالح او طلوع کرد.



قیام خونین 15 خرداد در یک نگاه
پانزدهم خرداد، نقطه عطفی است در تاریخ معاصر؛ یادگاری است از پیوند معنوی توده های عظیم مردم کشور ما؛ واکنشی است از احساس عمیق مذهبی ملّت ایران ؛ نمایشی است از به پا خاستن مردمی که می خواستند ظلم و ستم را از بُن بر کنند؛ تجسّمی است از تاریخ اسلام و درجه ای است برای سنجش فداکاری و از خودگذشتگی انسان هایی که به دنبال آرمان الهی حرکت می کنند.
پانزده خرداد، روز قیام خونین مردم جان بر کفی است که به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند تا سلطه طاغوتیان را از کشورشان برچینند.
در سحرگاه پانزدهم خرداد سال 1342، دژخیمان رژیم ستم شاهی به خانه امام خمینی رحمه الله یورش بردند. آن ها امام را که سه روز پیش از آن، به مناسبت عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه، در سخنان کوبنده ای، از جنایات شاه و اربابان آمریکایی و اسرائیلی او پرده برداشته بود، دستگیر و دور از چشم مردم، به زندانی در تهران منتقل کردند. هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که خیابان های شهر قم، زیر پای مردان و زنان انقلابی ـ که در اعتراض به رژیم شاه و حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند ـ به لرزه در آمد. این صحنه، در آن روز در تهران و چند شهر دیگر نیز به وجود آمد و بدین ترتیب، مردم ایران با این قیام گسترده، نشان دادند که خواستار برقراری حکومت اسلامی و پایان دادن به رژیم ستم شاهی هستند.
تاریخچه قیام
 روز چهارشنبه، ساعت چهار صبح روز پانزده خرداد 1342 (12 محرم 1383) نیروهای امنیتی و انتظامی، پس از محاصره ی منزل امام خمینی، در قم و ورود به منزل از طریق دیوار، ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و به پادگان عشرت آباد بردند. قبل از طلوع آفتاب، خبر دستگیری امام در قم و سپس در سایر شهرها منتشر و موجب تشدید هیجان مردم گردید. وضعیت فوق العاده ای بر شهرهای قم، تهران و شهرهای دیگر حاکم گردید و درگیری های گسترده به تدریج از ساعت ده صبح در تهران و قم آغاز شد. کشتار در خیابان های اطراف صحن مطهر حضرت معصومه(س) تا ساعت پنج بعدازظهر ادامه داشت. تعداد زیادی از مردم در روز پانزده و شانزده خرداد، بازداشت و بعضی از آن ها پس از مدتی آزاد و عده ای نیز به حبس های طولانی مدت محکوم شدند؛ حکومت نظامی اعلام شد. دستگیری، زندان، حصر و آزادی امام تا نیمه ی دوم فروردین 1343 ادامه یافت و طی این ده ماه ایران دست خوش رویدادهای فراوانی بود. رژیم با وجود امکانات تبلیغاتی وسیع و به رغم مصرف میلیون ها تومان توسط سفارت خانه های خود در کشورهای خارجی به منظور خرید صفحات جدید و سانسور شدید مطبوعات داخلی، نتوانست بر اراده ی مردم مسلمان ایران فایق آید و دستگیری علما، روحانیون و دیگر قشرهای ملت، حاصلی برایشان نداشت. رژیم که گمان می کرد با دستگیری امام و یارانش، سرکوب خونین قیام پانزده خرداد و دستگیری و تبعید یاران امام، به رویارویی خاتمه داده شد، به تدریج متوجه شد هیچ تغییری در مواضع امام صورت نگرفته و نه تنها از محبوبیت ایشان کاسته نشده؛ بلکه پشتیبانی مردم از مواضع امام، روز به روز جایگاه امام خمینی را به عنوان صدای رسای اسلام در میان مردم و مبارزان بیش تر تثبیت می کرد.
15 خرداد در کلام امام(ره)
سالروز خرداد 42 خمیر مایه نهضت مبارک ملت بزرگ ایران و روز بذر انقلاب بزرگ اسلامی ماست. ملت عزیز باید این خمیر مایه و بذر پر برکت را در عصر عاشورای 83 [قمری] جستجو کند؛ عصر عاشورای مصادف با ساعات شهادت نصرت آفرین سید مظلومان و سرور شهیدان؛ عصر عاشورایی که خون طاهر و مطهر ثار اللَّه و ابن ثاره به زمین گرم کربلا ریخت و ریشه انقلابات اسلامی را آبیاری نمود. ملت عظیم الشأن در سالروز شوم این فاجعه انفجارآمیزی که مصادف با 15 خرداد 42 بود با الهام از عاشورا آن قیام کوبنده را به بار آورد. اگر عاشورا و گرمی و شور انفجاری آن نبود، معلوم نبود چنین قیامی بدون سابقه و سازماندهی واقع می شد. واقعه عظیم عاشورا از 61 هجری تا خرداد 61 و از آن تا قیام عالَمی بقیة اللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء- در هر مقطع انقلاب ساز است. آن روز یزیدیان با دست جنایتکاران گور خود را کندند و تا ابد هلاکت خویش و رژیم ستمگر جنایتکار خویش را به ثبت رساندند، و در 15 خرداد 42 پهلویان و هواداران و سردمداران جنایتکارشان با دست ستمشاهی خود گور خود را کندند و سقوط و ننگ ابدی را برای خویش به جا گذاشتند، که ملت عظیم الشأن ایران بحمد اللَّه تعالی با قدرت و پیروزی بر گور آتشبار آنان لعنت می فرستد. (صحیفه امام، ج 16، ص: 290)



 

 
امتیاز دهی
 
 

خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)


مجری سایت : شرکت سیگما