ویژه نامه عفاف و حجاب
یکی از قیام های خونین مردم ایران به رهبری مراجع تقلید، که نقطه عطفی در تاریخ قیام های اسلامی دارد، قیام مسجد گوهرشاد است. نقش علما به ویژه شیخ محمد تقی بهلول در این قیام بسیار برجسته بوده است. او در مسجد گوهرشاد طی سخنرانی های پرشور و التهابی به کشف حجاب حمله کرد و این حرکت را تهاجمی علیه دیانت و ارزش های معنوی دانست.
مفهوم شناسی حجاب و عفاف
عفت (عفاف)، حالتی نفسانی (درونی) است که از چیرگی شهوت بر افراد جلوگیری می کند. راغب اصفهانی می نویسد: «العفّة حصول حالة للنفس تمنعها عن غلبة الشهوة.» این واژه در قرآن کریم به معنای عفت و خودنگهداری آمده است: «وَ أَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ» و یا «الذین لا یجدون نکاحا ...»، خودنگهداری هم در مورد نُمودهای شهوانی است مانند آنچه در آیات مذکور آمده، هم در مورد مال حرام یا شبهه ناک مانند: «وَ مَن کانَ غنیّا فَلْیَسْتَعْفِفْ؛ آن کس که توانگر است از خوردن مال یتیمی که تحت سرپرستی اوست خودداری ورزد.» حجاب، در لغت به معنای «المنع من الوصول، ممانعت از رسیدن به چیزی» است. گفته شده که حُجْب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از داخل شدن است. آیه شریفه «وَ مِن بَیْننِا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ» شاهد بر این مدعا است. اگر چه در ادبیات عرب و زبان دین (آیات و روایات) برای بحث پوشش زنان از واژه «ستر» استفاده شده و کمتر به حجاب اشاره شده اما در کتب لغت به واژگان «امرأة محجوبة» به معنای زنی که خود را با نوعی پوشش پوشانده است، بر می خوریم. در مجموع می توان گفت حجاب ثمره عفاف درونی است که تظاهر و نُمود بیرونی یافته است و به نوع پوشش در ظهور اجتماعی افراد و در رویارویی با نامحرم گفته می شود.
رابطه عفاف با حجاب
رابطه دو سویه حجاب و عفاف یک رابطه مثبت و معنادار است یعنـی بــر هـم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر میپذیرند. اما عفاف تاثیر شدیدتری بر حجاب دارد در حالیکه تاثیر حجاب ، بر عفاف ، به نسبت کمتر اما معنادار است .از اینـرو هـر چه حجاب و پوشش ظاهری بـیش تــر و بهتـر باشـد، ایـن نـوع حجـاب در تقویـت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت ، تأثیر بیش تری دارد؛ و بالعکس هر چه عفـت درونـی و بـاطنی بیش تر باشد باعث حـجاب و پوشـش ظاهری بیش تر و بـهتر در مـواجهه با نامحرم میگردد. عـلاوه بـر این ، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه ی علامت و صاحب علامت نیز هست ؛ به این معنا کـه مقدار حجاب ظاهری، نشانه ای از مرحله خاصی از عفت بـاطنی صـاحب حـجـاب اســت . البتـه ایـن مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت ، لزوما از همه مراتب عفـت و پاکدامنی نیز برخوردار است . همان گونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوما بـه مـعنـای برخـورداری از هـمه مراتب عفاف نیست ، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست.
حجاب و عفاف در ادیان الهی
پژوهش ها نشان می دهد که زنان ایران از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند، حجابی کامل شامل: پیراهن بلندِ چین دار، شلوار، چادر و شنلی بلند بر روی لباس ها داشته اند. این حجاب در دوران سلسله های مختلف پارس ها نیز معمول بوده است. بنابراین در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند. رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را انکار کند. تاریخ پژوهان، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته اند، بلکه به افراطها و سخت گیری های بی شمار آن نیز تصریح کرده اند: «گرچه پوشش در بین عرب، مرسوم نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می کردند، حجاب به مراتب شدیدتر از آن چه اسلام می خواست، وجود داشت. در بین این ملت ها وجه و کفین (صورت و کف دست ها) هم پوشیده می شد. حتی در بعضی از ملت ها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادت سفت و سخت درآورده بودند.» در مسیحیت، همانند دین زرتشت و یهود، حجاب زنان امری واجب به شمار می آمده است. مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است؛زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدّس محسوب می شد و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» آمده است که: ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت که تجرّد، مقدس شمرده شده است، جای هیچ شبهه ای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است.
حجاب و عفاف در اسلام
واجب بودن حجاب برای زنان از ضروریات دین مبین اسلام است. واجب بودن حجاب از نظر قرآن، گفتار پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نیز به حکم عقل و اجماع رأی فقها و علمای اسلام امری ثابت است. در قرآن، حدود چهار آیه به واجب بودن حجاب دلالت دارد. اما در مورد حفظ عفت و پاسداری از حریم آن، بیش از ده آیه در قرآن وجود دارد. چهار آیه ای که بر وجوب حجاب برای زنان دلالت دارد عبارتند از آیه: 30 سوره نور، 59، 33 و 23 سوره احزاب، «وَ قُلْ لِلْمُؤمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ اَبْصارِهِنَّ و یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زِیْنَتَهُنَّ إِلا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لاَ یُبْدینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ ...؛ ای پیامبر! به زنان باایمان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است، آشکار نسازند، و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهران شان و سایر افراد محرم شان...». در این آیه به پنج موضوع اشاره شده است:
1ـ زنان باید دیدگان خود را از نگاه به نامحرم فرو خوابانند.
2ـ زنان باید دامن خود را از هر نوع عامل بی عفتی حفظ نمایند.
3ـ زنان باید زینت خود را جز آن مقدار که به طور قهری طبیعی است، پنهان سازند.
4ـ زنان باید روسری های خود را بر گردن و سینه بیفکنند.
فلسفه و آثار حجاب و عفاف
یکی از فواید و آثار مهم حجاب در بُعد فردی، ایجاد آرامش روانی بین افراد جامعه است که یکی از عوامل ایجاد آن عدم تهییج و تحریک جنسی است؛ در مقابل، فقدان حجاب و آزادی معاشرتهای بیبندوبار میان زن و مرد، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و تقاضای سکس را به صورت عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی درمیآورد. غریزه ی جنسی، غریزهای نیرومند، عمیق و دریا صفت است که هرچه بیش تر اطاعت شود بیش تر سرکش میگردد؛ هم چون آتشی که هرچه هیزم آن زیادتر شود شعلهورتر میگردد. بهترین شاهد بر این مطلب این است که در جهان غرب که با رواج بیحیایی و برهنگی، اطاعت از غریزه ی جنسی بیش تر شده است، هجوم مردم به مسئله ی سکس نیز زیادتر شده و تیراژ مجلات و کتب سکسی بالاتر رفته است. یکی از فواید مهم حجاب در بُعد اجتماعی، حفظ و استیفای نیروی کار در سطح جامعه است. در مقابل، بیحجابی و بدحجابی باعث کشاندن لذتهای جنسی از محیط و کادر خانواده به اجتماع، و در نتیجه، تضعیف نیروی کار افراد جامعه میگردد. بدون تردید، مردی که در خیابان، بازار، اداره، کارخانه و … همواره با قیافههای محرّک و مهیج زنان بدحجاب و آرایش کرده مواجه باشد، تمرکز نیروی کار او کاهش مییابد. برخلاف نظامها و کشورهای غربی، که میدان کار و فعالیتهای اجتماعی را با لذتجوییهای جنسی درهم میآمیزند، اسلام میخواهد با رعایت حجاب و پوشش، محیط اجتماع از اینگونه لذتها پاک شده، و لذتهای جنسی، فقط در کادر خانواده و با ازدواج مشروع انجام شود
تاریخچه حجاب در ایران
با استناد به مدارک به دست آمده از دوره هخامنشیان، مانند تندیس ها، سکه ها، نقوش فرش، پارچه و نقش برجسته هایی که تعدادی از آن ها به خارج از ایران منتقل شده اند، و یا نوشته های برخی از تاریخ نگاران، می توان چنین برداشت کرد که پوشاک زنان ایرانی عبارت از لباس های بلند تا قوزک پا و گاهی فراخ، پیراهن های ساده تا پایین ساق پا به صورت ساده یا ریشه دار، و با آستین های بلند یا کوتاه بوده است. لباس های زنان ایرانی در دوره اشکانی عبارت از پیراهنی بلند تا به روی زمین، گشاد، پُرچین، آستین دار یا بدون آستین و یقه راست بوده است. همچنین پیراهنی دیگر داشته اند که روی اولی می پوشیدند و قد آن نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن، چادری سر می کرده اند. با مقایسه چندین نقش سنگی آناهیتا و نقوش دیگر با هم، به نظر می رسد که بانوان ساسانی، پیراهن بلند بسیار پرچین و گشاد می پوشیده اند و آن را با نواری در زیر سینه ها، مانند بانوان اشکانی، جمع کرده، می بستند. زنان عهد ساسانی گاهی چادرِ گشاد پرچین به سر می کردند که تا به وسط ساق پا می رسیده است. بحث پوشاک زنان ایرانی را در ارتباط با تمدن و فرهنگ اسلامی، باید از دوران سامانیان آغاز کرد. چون سامانیان خود را از نسل ساسانیان می دانستند، باید اذعان کرد که پوشش ایرانیان در این دوران(از اوایل دوره اسلامی تا عصر مغول) همان پوشش دوره ساسانی است و زنان بالطبع از پوشش های سنتی چادر و روبندهای ابریشمی برای حجاب و پوشش خود استفاده می کردند، آن هم در رنگ های مختلف زرد، آبی و سیاه.
کشف حجاب رضاخانی
مقدمات کشف حجاب به طور عملی از زمانی آغاز شد که خانواده ی رضاخان به حالت رفع پوشش در نوروز سال 1306 ش در حرم مطهر حضرت فاطمه ی معصومه(ع) حضور یافتند که با مخالفت جدّی آیت ; الله شیخ محمدتقی بافقی روبه رو گردیدند. برخی اقدامات دیگر نیز مؤید این واقعیت بود ولی بعد از سفر ترکیه، شاه با اشاره به پیش رفت سریع ترکیه بعد از رفع حجاب زن ها و آزادی ; آنان، اطرافیان را به این مسئله تشویق می نمود. در اوایل خرداد 1314. ش یک روز هیئت دولت را احضار کرد و گفت ما باید در صورت و سنت غربی شویم، باید برای رفع حجاب زنان اقدام نمود؛ و چون برای عموم مردم اجرای این طرح مشکلاتی به وجود می آورد شما وزرا و معاونین باید پیش قدم شوید و هفته ای یک شب با خانم های خود در «کلوپ ایران» اجتماع کنید. او به وزیر فرهنگ وقت (علی اصغر حکمت) دستور داد در مدارس زنانه، معلمان و دختران باید بدون حجاب باشند و اگر زن یا دختری از این برنامه امتناع کرد، او را در مدارس راه ندهند. از اوایل سال 1314. ش برخی زنان بدون داشتن حجاب در معابر حرکت می کردند. رعایت حجاب توسط زنان کاملاً ممنوع گردید، کسبه از فروش اجناس به زنان با حجاب منع شدند و زنانی که می خواستند این اصل شرعی و قرآنی را رعایت کنند اجازه نداشتند سوار وسایل نقلیه ی عمومی گردند
قیام مسجد گوهرشاد
رضاشاه به خوبی می دانست که برای عملی ساختن نقشه شومش، ابتدا باید شهرهای مذهبی را دگرگون سازد. پس فرمان رضاخان از تهران به مشهد رسید: «از این پس، درشکه چی ها و پسوران مشهد باید کلاه شاپو (کلاه تمام فرنگی) بر سر بگذارند». اجرای این برنامه از ابتدای خرداد 1314 به همراه شایعه های مربوط به کشف حجاب، در مشهد آشوبی به پا کرد و نخستین فریاد اعتراض را آیت الله حاج آقا حسین قمی سر داد. ایشان پس از مشورت با تعدادی از شخصیت ها و روحانیان، تصمیم گرفت برای جلوگیری از کشف حجاب و استفاده از کلاه شاپو در 9 تیر 1314 به تهران سفر کند، ولی رضاشاه با بی شرمی تمام محل اقامت ایشان را در شهر ری محاصره کرد. خبر به شیخ محمدتقی بهلول رسید. بهلول به سرعت خود را به مشهد رساند. در حرم، مأموران شهربانی مانع او شدند و قصد دست گیری وی را داشتند که با دخالت خادمان و زائران حرم، وی دست گیر نشد، ولی در صحن کهنه زندانی شد. خبر در شهر پیچید و کم کم صحن ها از دوستداران بهلول پر شد. همهمه مبهمی فضای صحن را پر کرده بود، ولی کسی برای آزادی بهلول قدم پیش نمی گذاشت. ناگهان فریادی همهمه مردم را به سکوت تبدیل کرد . این صدای اعتراض نواب احتشام، یکی از خادمان حرم بود. او کلاه شاپو را از سر برداشت و فریاد زد: ای مردم! چهار هزار نفر هستید و از چهار پلیس می ترسید؟! حمله کنید و شیخ را آزاد کنید! نابود باد کسی که این کلاه بی غیرتی را به سر ما گذاشت. لعنت بر این کلاه! مردم با فریاد یاحسین به حجره بهلول حمله ور شدند و وی را بر سر دست، هلهله کنان و تکبیرگویان در مسجد گوهرشاد بر منبر صاحب الزمان(عج) نشاندند. بهلول از بالای منبر جمعیت را از نظر گذراند و با لحنی حماسی فریاد برآورد: مردم! خواسته من و شما آزادی آیت الله قمی از زندان تهران است! دولت باید به این خواسته ما تن در دهد!
حافظان غیرت دینی در عصر اختناق رضاخانی
حاج آقا حسین در اوج وحشت و اختناق رضاخانی، علم مبارزه را بر دوش گرفت و درزمانی که نفسها در سینه ها حبس شده بود، علیه برنامه «کشف حجاب» و دیگر کارهای خلاف حکومت شورید و شوری حسینی در میان مسلمانان ایران به پا نمود. او وقتی در برابر تهاجم فرهنگی غرب که به دست رضاخان قلدر در کشور عملی می شد، احساس تکلیف کرد. بی درنگ حرکتی تاریخی و کم نظیر را آغاز کرد و به آنان که در این راه ایجادشبهه و تردید داشتند، فرمود: «من قصد اقدام دارم. چنانچه برای جلوگیری از کشف حجاب، ده هزار نفر که یکی از آنها من باشم کشته شود، جایز است.» علما و مجتهدین مشهد همچون حاج آقا حسین قمی، سید یونس اردبیلی و میرزا محمد آقازاده، جلسات متعددی برگزار کرده، موضوعاتی از قبیل توطئه حجاب زدایی و موضوع اجباری شدن کلاه بین المللی و برپایی جشن و مجالسی همچون جشن مدرسه شاپور شیراز و جشن میدان جلالیه را مورد بحث و بررسی قرار دادند. در یکی از نشست ها که در منزل حاج آقاحسین قمی برگزار گردید، ایشان به شدت متاثر شده، گریست و گفت: «امروز اسلام فدایی می خواهد بر مردم است که قیام کنند.» در نهایت جلسه ای درمنزل آیت الله سید یونس اردبیلی برگزار شد و تصمیم گرفتند که حاج آقا حسین قمی دراعتراض به رضاخان به تهران رفته و با او صحبت کند. ایشان در آخرین جلسه درس خود فرمود: «به عقیده من اگر پیشرفت این جلوگیری ازخلاف مذهب منوط به کشته شدن ده هزار نفر که راس آنها حاج آقا حسین قمی است باشد،ارزش دارد.»
حجاب و عفاف در کلام علما و بزرگان
من تلخی این کشف حجابی که اینها کردند و اسمشان را بعدا آزاد زنان و آزادمردان، پسر رضاخان گذاشت من تلخی اش باز در ذائقه ام هست . شما نمی دانید چه کردند با این زن های محترمه و چه کردند با همه قشرها. الزام می کردند هم تجار را، هم کسبه جزء را، هم روحانیت را، هر جا زورشان می رسید به این که مجلس بگیرید و زن هاتان را بیاورید در مجلس، بیاورید در مجلس عمومی، آن وقت اگر اینها تخلف می کردند، کتک دنبالش بود، حرف دنبالش بود، همه چیزها و حرف ها بود و اینها می خواستند زن را وسیله قرار بدهند از برای این که سرگرمی حاصل شود برای جوان ها و در کارهای اساسی اصلا وارد نشود . طریق های مختلفی اینها داشتند برای اینکه این جوان های ما را، این دانشگاهی های ما را، همه این قشرها را نگذارند به فکر خودشان بیفتند و به فکر مملکتشان بیفتند . از آن طرف همین مساله کشف حجاب با آن فضاحتی که اینها کردند و با آن رفتاری که با زن های محترمه کردند و با آن رفتاری که با روحانیون کردند در این مسائل که حتی به مرحوم آقای کاشانی آمدند تکلیف کردند که شما باید وارد بشوید در این مجلس.( امام خمینی(ره) 19/ 6/ 59)
حجاب اسلامی و حضور مؤثر زن در اجتماع
شرایط عمومی حضور زنان در جامعه، از جمله مواردی است که رعایت آن در محیط های کاری الزامی است. از جمله این شرایط عمومی، رعایت حجاب است. دین اسلام بر این باور است که حجاب، نه تنها نیروی کار زن را فلج نمی کند، بلکه موجب تقویت نیروی کار اجتماع نیز می شود. از دیگر آسیب های محیط کاری، اختلاط و رعایت نکردن حریم هاست که باعث شکستن حصار عفاف و پاکدامنی می شود. شهید مطهری می گوید: «سنت جاری مسلمین از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله همین بوده ـ نه حبس و نه اختلاط ـ زنان از شرکت در مجالس نهی نمی شدند، ولی همواره اصل حریم رعایت می شده است. زنان امروز باید در کنار وظایف اجتماعی، خودشان را موظف به رعایت وظایف دینی نیز نموده و عفت عمومی را حفظ کنند و با توجه به آن عفت عمومی، مشغول انجام کارهای اجتماعی و سیاسی شوند.
حجاب اسلامی، نماد اسلام در سرزمین غرب
حکومت های غربی و کشورهای داعیه دار آزادی و حقوق بشر، با تصویب قوانین و مقررات منع حجاب، زنان مسلمان محجبه را تحت فشار قرار داده و از حداقل حقوق شهروندی هم چون حق آموزش، اشتغال، دفاع و احقاق حق در دادگاه ها و حق استفاده از امکانات عمومی شهری نظیر وسایل حمل ونقل عمومی، درمانگاه ها، پارک ها، کتابخانه ها و... محروم می کنند؛ به طوری که زن مسلمان مجبور شود یکی از دو رویکرد «پایبندی به اعتقادات و ارزش های اسلامی خود» و یا «حضور به شکل بی حجاب در جامعه و انجام فعالیت های اجتماعی» را انتخاب کند! بدیهی است که این همه فشار علیه حجاب اسلامی ، تنها تهاجم به یک حکم یا یک نماد اسلامی و یا حمله به یک فرد مسلمان نیست؛ بلکه نشان هراس از فرهنگ اسلامی است که در نمادی به عنوان حجاب، خود را نشان داده است. بنابراین، اسلام ستیزی و اسلام هراسی و مظاهر آن؛ یعنی مقابله با حجاب اسلامی، ریشه در مخالفت با اسلام و فرهنگ اسلامی دارد و به نظر می رسد که هر روز در حال گسترش است.
در سایه سار قلم
فریاد سرخ شرافت و حمیت، بال در بال کبوترانِ سپیدِ آستان رضا علیه السلام ، پر می گشاید، تا آسمانِ روشنِ گوهرشاد. انگار شور حسینی، در قلب های مردمان می جوشد و چارقدها و چادرها، به حرمتِ معصومانه یاس، به جنگِ چنگال های پلید شیطان می روند! دیگر در دل ها هراسی از صفیر گلوله ها و سایه ای از اضطراب مرگ نیست. گام ها از مرزِ هبوط و زمینی ماندن می گذرند و پا در حریم امنِ آسمان می گذارند. ساقه دست ها، به غنچه اعتراض، شکوفا می شوند، تا یکرنگی و همدلی قلب ها را اظهار کنند؛ تا حجاب، نشانِ همیشگی حیا و پاکدامنی زن ایرانی بماند و فرهنگ دینی و ملی، در بازار منفعت طلبی اربابان خارجی، به تاراج نرود.
کتاب شناسی حجاب و عفاف
1ـ آنچه باید یک دوشیزه بداند (بخشی راجع به مسأله حجاب) نوشته حسن مصطفوی، چاپ تهران، نوبت دوم، 130 صفحه، کتابفروشی مصطفوی.
2ـ آیا حجاب ضرورت دارد؟ بررسی مسأله پوشیدگی از دیدگاه روانشناسی، نوشته دکتر شهریار روحانی، چاپ تهران، اشراقیه.
3ـ آیه جلباب، محمدتقی صدیقین، قم، چاپ حکمت، 111 صفحه.
4ـ آیه حجاب، سیدمحمود طالقانی، تهران، ناس، 1358، 24 صفحه.
5ـ اثبات وجوب حجاب، شیخ عباس علی واعظ «داعی الاسلام» چند نوبت چاپ شده، تهران 1364 قمری، 1227 شمسی، 1347 قمری، 26 صفحه رقعی فارسی.