چکیده
از قرن 18 میلادی منزلت زن به صورت ویژه وخاص موضوع بسیاری پژوهش ها وعرصه ای برای نظریه پردازی گردید. بحث در ارتباط با جایگاه زن تا آن حد پیشرفته است که مباحثی چون جنس اول و جنس دوم پدید آمده و در عرصه تحولات سیایی و اجتماعی، جنبش های فمنیستی در غرب شکل گرفته است ولی رویکرد جنس اول و دوم به انسان به شکل دیگری ادامه پیداکرد. مکاتب دینی وعرفانی نیزبه مسئه زن پرداخته اند. رویکرد عرفان های نوظهور به زن مسئه این پژوهش است . این پژوهش با استفاده ازروش کتاب خانه ای به این نتیجه رسید که عموماً مقصود عرفان های نوظهور از آزادی زن آزادی غریزی و جنسی بوده و زن همیشه به عنوان دام برای مردان بوده است .از مطالعه آثار آنان یک نکته همیشه برجستهتر از سایر نکات است که عبارت است از مطرح ساختن زن به عنوان یک موجود محرّک و شکارچی مرد، آنان از شخص زن فراوان سخن میگویند ولی از شخصیت او سخنی نمیگویند. البته بعضیها اصلاً قائل به شخصیت زن نبوده و نیستند .
کلیدواژه: زن، مادری، عشق، آزادی، عرفان، نوظهور