چکیده
حب دوستی کردن و انجذاب نفس به سوی چیزی است و بغض به معنای دشمنی و نفرت نفس از چیزی است . این دو صفت غریزی در تمامی هستی، جریان داشته، دارای مراتب و اشکال گوناگون می باشند . علت اصلی محبت، وجود کمال در محبوب و معرفت نسبت به آن است، پس هرچه معرفت بیشتر باشد، محبت نیز بیشتر می شود . محبت به خداوند از طریق کسب معرفت نسبت به کمال آن حضرت، با مقدماتی مانند توبه و... حاصل می شود . محبت خداوند شامل کسانی می شود که متصف به صفات نیک و فضایل مانند تقوا، صبر و ... باشند . در مقابل کسانی که دارای رذایل، مانند کفر، ظلم و خیانت باشند، از دوستی خداوند محروم می شوند . با توجه به آیات، خداوند، محسنین، توابین، متطهرین، متقین، صابرین، متوکلین، مقسطین، مطهرین و قتال کنندگان در راه خود را دوست می دارد و در مقابل متجاوزان، مفسدان، گنه کاران، کافران، ظالمان، متکبران، فخرفروشان، خیانت کاران، آشکار کنندگان سخن زشت، مسرفان، مستکبران و مفرحان مفرط را از مصادیق کسانی می شمارد که محبت خداوند از آنها سلب می شود . در اسلام برای دوستی و دشمنی ملاک هایی وجود دارد که با تأسی به آنها می توان از آفات دوستی و دشمنی بی جا، مصون ماند و ملاک اصلی، دوستی و دشمنی در راه خداست . برای دستیابی به چنین حب و بغضی برنامه هایی مانند عبادت خداوند و نحوه برخورد با مردم و... توصیه شده است . نفس و درون انسان هر چه پاک تر گردد، محبت او به بندگان بیشتر می شود، تا جایی که به مقام احسان می رسد . بغض و دشمنی بی جا نیز موجب از بین رفتن ایمان انسان است .
کلید واژه ها : حب، بغض، مودت، دشمنی، دوستی